فراست امثال شهيد مطهري به آنان فرصت نداد آن تجربه تلخ و ماجراي اسفانگيز را تکرار کنند. انقلابيهاي راستين با اين رهنمودها مراقب بودند که غربزدگان، ملحدان و منافقين در درونشان نفوذ نکنند و در نتيجه اگرچه آنان جنايتي بزرگ مرتکب شدند، نتوانستند راه مطهري را دگرگون کنند. حقيقتي که مطهري برايش ميکوشيد، همچنان زنده، پويا و تأثيرگذارْ جامعه را به سوي معنويت و تعالي سوق ميدهد.[1]
حکيم شهيد
قاتل استاد شهيد، جواني فريبخورده و از اعضاي گروهک سياسي و منافق فرقان به نام محمدعلي بصيري بود که در شب چهارشنبه، 12 ارديبهشت 1358، ساعت ده و بيست دقيقه شب با شليک گلوله، استاد را به فيض عظماي شهادت و آرزوي ديرينهاش رسانيد.[2] وي گفته بود من اصلاً مطهري را نميشناختم، ولي از آنجا که نسبت به روحانيت
[1] سخنراني در جمع دانشجويان تربيت معلم قم، (11/2/1372)؛ سخنراني در دانشگاه شريف، (11/2/1371)؛ سخنراني در دانشگاه تهران، (19/2/1369) و بيانات قبل از خطبههاي نماز جمعه تهران، (6/2/1381). [2] سهشنبه يازدهم ارديبهشت 1358 شمسي حدود ساعت 8 بعد از ظهر شهيد مطهري نماز مغرب و عشا را در منزل خواند و خود را براي رفتن به منزل دکتر سحابي و شرکت در جلسهاي خصوصي براي بررسي مسائل اجتماعي با هيئت دولت آماده کرد. بعد از برگزار شدن جلسه، حدود ساعت ده و بيست دقيقه شب بود که مطهري عازم منزل شد. دوستش و آقاي مهندس کتيرايي نيز همراه او از منزل سحابي خارج ميشوند و بقيه اعضاي جلسه براي تبادل نظر و مشورت در منزل وي ميمانند. شهيد مطهري در مسير از مهندس کتيرايي و دوستش فاصله ميگيرد و متوجه ميشود آن دو با هم بحثي خصوصي دارند و قدمزنان به طرف اتومبيل دوستش که در خيابان فرعي، روبهروي کوچهاي که منزل دکتر سحابي در آن قرار داشت راه ميافتد، اما وقتي به اول کوچه ميرسد شخصي او را صدا ميزند؛ سرش را به عقب ميچرخاند که صاحب صدا را بشناسد، اما لحظهاي بعد تيري به سوي ايشان شليک ميگردد و شهيد مطهري غرق در خون به زمين ميغلتد؛ مهندس کتيرايي و ديگران که متوجه اين واقعه ميشوند او را بهسرعت به بيمارستان طرفه در خيابان بهارستان ميرسانند، اما پزشکان نظر ميدهند آن متفکر متدين به شهادت رسيده و مداوا و بهبودي وي امکانپذير نميباشد. گلوله از زير بناگوش راست وارد و از بالاي ابروي چپ خارج شده بود. پيکر شهيد مطهري پس از تشريفات شرعي و تشييع جنازهاي باشکوه در تهران و قم، در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه و در کنار استادش علامه طباطبايي در مسجد بالاسر حرم مطهر دفن گرديد (مطهري مطهر انديشهها، ج 2، ص 637؛ يادواره استاد شهيد مرتضي مطهري، ص 296 – 297؛ شهيد مطهري مرزبان بيدار، ص 197).