اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 97
بنده و آقاى هاشمى رفسنجانى قرار گذاشتيم كه گزارش مبسوطى از ماجراهاى «پانزده خرداد» را با يك تحليل از اوضاع براى امام بنويسيم. آقاى هاشمى نامهاى مفصل نوشت. بنده هم نامه جداگانهاى نگاشتم. در آن نامهها چكيدهاى از فعاليتهايى كه در غياب امام انجام شده بود، تنظيم كرده، توضيح داديم كه كارها به كجا رسيده است؛ چه افرادى، همفكر ايشان هستند و چه اشخاصى اختلافنظرهايى دارند و طلاّب، چه فعاليتهايى داشتند؛ موضوع سخن سخنوران و واعظان چه بود؛ علما چه تصميماتى گرفتند؛ دانشجويان و ديگران ـ حتى ارتشىها ـ در چه كارند؛ دولت در مقابل هر يك از اين طبقات، چه موضعى گرفته و براى آنان چه خط و نشانهايى كشيده است.
بنده در پايان نامه نوشته بودم كه ان شاء اللهـ شما به زودى آزاد خواهيد شد و به قم تشريف خواهيد آورد؛ زمانى كه تشريف آورديد، به اين نكتهها توجّه خواهيد فرمود؛ از مردم، طلاب و علما چگونه قدردانى بشود؛ از جمله درباره ارتشىها مطالبى را يادآور شديم؛ البته ما به اصطلاحـ فضولى يا بهتر بگويم، كمطاقتى كرده بوديم؛ زيرا فكر مىكرديم كه امام، در جريان همه آن مسائل نيستند؛ از اين رو بنده و آقاى هاشمى، اين دو نامه را به طور مبسوط نوشتيم و براى ايشان فرستاديم.
نامهها به دست امام رسيده بود. آقاى حاج شيخ حسن صانعى پس از چند روز پيغام آورد كه امام فرمود: «از فلانى (يعنى بنده) براى اين نامهاش تشكر كنيد»!
امام از كار ما خرسندبود؛ البته آن جمله هم، تشويقى پدرانهبود. كار پدر، اين است كه فرزندش را تشويق كند. از اظهار محبت امام معلوم شد كه از آن كار، راضى است.
خدا چنين خواسته بود كه امام آزاد شود و چنين هم شد. يك شب در منزل
اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 97