اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 28
مىكردند؛ آنان به دنبال بتپرستىها و خودپرستىها رفته بودند. در چنان اوضاعى، حضرت ابراهيم كه پيرو جناب نوح بود، آمد و همان راه، يعنى راه خداپرستى را زنده كرد.
از آيه پيشگفته برمىآيد كه خداى متعال مىخواهد بفهماند، اين «سنّت الاهى» است كه راه صحيح انسان زيستن و به خدا نزديك شدن را همواره ميان انسانها ـ در طول تاريخ ـ روشن بدارد و آنگاه كه به تاريكى مىگرايد، مردانى چون نوح و ابراهيم را برمىانگيزد. آنها بار ديگر اين راه را روشن مىكنند تا مردم دچار حيرت و جهالت نشوند؛ اين، سنّت خداست. دهها و صدها آيه، به صراحت يا به اشاره اين مطلب را در قرآن مطرح كردهاند كه كار ما هدايت انسانهاست. به بندگان شايسته مىگويد كه آنان، الگو باشند؛ راه را به ديگران نشان بدهند و رفتارشان براى ديگران، سرمشق باشد؛ در عين حال، قرآن به آن نكتههايى كه بايد از آنها الگو گرفت، اشاره مىفرمايد؛ مانند: فداكارىهايى كه حضرت ابراهيم(عليه السلام) كرد؛ مقاومت آن جناب، مقابلِ نمروديان كه وقتى او را در آتش هم افكندند، از كارش دست نكشيد و از راه خود منصرف نشد.
افزون بر اين، آن «ابتلائاتى» بود كه خدا براى حضرت ابراهيم پيش آورد؛ امتحانهاى عجيبى كه ما سراغ نداريم ـ حتى براى پيغمبران ديگر ـ به اين صورت طرح شده باشد. خدا به حضرت ابراهيم در سنّ پيرى در حالى كه تازه به او فرزندى داده و آن فرزند جوانى برومند، زيبا و با كمال شده بود، دستور داد كه فرزندت را براى من قربانى كن! حضرت ابراهيم نيز حاضر شد تا اسماعيل عزيزش را كه نور چشمش بود و ميوه دلى كه نزديك صدسالگى به دست آورده بود، براى خدا قربانى كند؛ البته خدا نگذاشت كه اسماعيل قربانى شود و براى
اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 28