اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 155
كردهاند[1] كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)فرمود: حوادثى كه براى بنىاسرائيل اتفاق افتاد، براى شما نيز همانند آنها اتفاق مىافتد. در ادامه افزود: «حَتّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَضَب لاَتَّبَعْتُمُوهُم»؛ يعنى اگر بنىاسرائيل وارد يك لانه و سوراخ سوسمارى شده باشد، شما نيز وارد مىشويد. حوادث تاريخ، قابل تكرار است. در حوادث گذشته بينديشيد تا از شكستها، پند پيروزى آموزيد. لغزشگاهها را بشناسيد تا در آنها سقوط نكنيد و در دامى كه ديگران ـ پيش از شما در آن افتادهاند ـ نيفتيد. آن دامها در راه شما هم وجود دارد.
اندكى پس از رحلت پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) آن حوادث اتفاق افتاد! حضرت، هفتاد روز پيش از وفاتش، مردم را ـ در بازگشت از حجةالوداع و ـ در «غدير خم» جمع كرد و دست على(عليه السلام) را بلند كرد و فرمود: «اين، جانشين من است»؛ «...مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ...»[2].
[1] براى نمونه رجوع كنيد به: محمد بن يعقوب كلينى، بحارالانوار، ج 28، ص 14، 30 و ...، خاتمه مستدرك، ج 1، ص 158؛ طرائف سيد بن طاووس، ص 38؛ شيخ مفيد، الافصاح، ص 50؛ كتاب سليم بن قيس، ص 163؛ و... .
اين حديث در كتابهاى روايى فراوانى و با اندكى تفاوت آمده است كه به برخى از كتابها اشاره شد. متن حديث را از دو كتاب نقل مىكنيم كه الفاظ به طور كامل، گوياى «تكرار حوادث تاريخى» است:
«لَتَتَّبِعَنَّ سُنَنَ مَنْ كانَ مِنْ قَبْلِكُمْ شِبْراً بِشِبر وَ ذرعاً بِذراع حَتّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لاَتَّبَعْتُمُوهُمْ...؛ يعنى جامعه شما، وجب به وجب و گام به گام، از سنتهاى گذشتگان تبعيت مىكند؛ حتى اگر آنان در لانه سوسمارى رفته باشند، شما نيز هم داخل آن خواهيد شد (شيخ مفيد، همان؛ سليم بن قيس، همان).
خاتمه مستدرك، حديث را با چنين عبارتى شروع كرده است: «لَتسْلُكنَّ سَبيلَ مَنْ كانَ قَبْلكُمْ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ...»؛ شما، راه گذشتگان را نعل به نعل مىپيماييد؛ به اصطلاح يعنى پا را جاى پاى آنان مىگذاريد.
[2] ر. ك: فرائدالسمطين، ج 1، ص 64؛ كافى، ج 1، ص 420؛ الهداية شيخ صدوق، ص 149؛ و...؛ يعنى هر كسى كه مرا ولى و سرپرست خود قبول دارد، اينكه مىبينيد، ولى و سرپرست اوست. حضرت رسول در ادامه چنين دست به دعا برداشت: «اللّهمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ خدايا! دوست بدار هر كه على(عليه السلام)را دوست مىدارد و دشمن بدار هر كه با على دشمنى مىكند؛ خدايا، يارى فرما هر كه على را يارى مىكند و خوار و ذليل كن آنكه او را خوار مىخواهد.
زين سبب پيغمبر با اجتهاد *** نام خود و آن على مولا نهاد
گفت هر كه را منم مولا(جانشين) و دوست *** ابن عم من على مولاى اوست