اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 154
اگر بنا نبود كه جريانهاى تاريخى تكرار شود و هر حادثهاى، فقط يك واقعه منحصر به فرد بود ـ يعنى همانگونه كه بعضى از فيلسوفان جامعهشناسى و تاريخ مىگويند ـ و ديگر جاى عبرت گرفتن نبود؛ نبايد اينجا، به پند و عبرتگيرى امر مىشد. چه رسد به اين همه تأكيد، تكيه بر درسگيرى از سرگذشت ملل پيشين. اينكه قرآن كريم مىفرمايد: قُلْ سِيرُوا فِي الأَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ...[1] به اين دليل است كه «حوادث تكرار مىشوند».
اندكى در اين آيه شريفه[2] تأمل كنيد: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَالضَّرّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيب.[3] خدا خطاب به مؤمنان ـ آنان كه جامعه اسلامى را تشكيل دادند ـ مىفرمايد: «مگر چنين مىپنداريد كه به سعادت ابدى مىرسيد؛ در حالى كه جريان گذشتگان، درباره شما تكرار نشده است؟!» استفهام انكارى است؛ يعنى چنين چيزى نمىشود. سرگذشت گذشتگان، درباره شما هم تكرار خواهدشد. امتحانهايى كه براى پيشينيانبود، براى شما نيز رخ خواهدنمود.
علماى شيعه و سنى ـ به نقل متظافر[4] ـ حديثى را در ذيل اين آيه نقل
[1] اشاره به آيههاى فراوانى است كه با اندكى تفاوت، فرمودهاند: «اى پيغمبر! بگو به سرزمينهاى مختلف سير و سفر كنيد؛ سرگذشت گذشتگان (مجرم و مكذّب) را بنگريد، باشد كه از آن حوادث گذشته پند و عبرت بگيريد!» ر.ك: آل عمران، 137؛ نساء، 26؛ انعام، 11؛ يونس، 13؛ توبه، 69؛ نمل، 69؛ روم، 42؛ نور، 34؛ عنكبوت، 18 و 20. [2] حافظ نيز براى موصوف مذكر (زبان)، وصف مؤنث (ناطقه) آورده است:
زبان ناطقه در وصف شوق نالان است *** چه جاى كلك زبان بريده بيهوده گوست
[3] بقره، 214. [4] يعنى چيزى شبيه تواتر معنوى؛ يعنى بيان يك معانى با بيانهاى مختلف. سيد بن طاووس در طرائف، ص 38، به نقل از ابوسعيد خدرى اين حديث را نوشته و افزوده است كه خدرى، ادعاى «اجماع» بر اين حديث دارد.
اسم الکتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 154