ابوسفيان كه از بزرگترين دشمنان اسلام به شمار ميآمد در زمان خلافت عمر، خليفه را وادار كرد تا حكومت شام را به فرزندش معاويه بسپارد، و چنين شد، و به اين ترتيب بخشي از نقشههاي درازمدت او بر ضد اسلام تحقق يافت. يعني بنياميه پايگاه قدرت بزرگي در ممالك اسلام ايجاد كردند تا در زمان مناسب انتقام خود را از خاندان رسول و بنيهاشم باز گيرند و به آرزوي ديرين خود يعني سلطنت بر همه قلمرو اسلام دست يابند.
پس از قتل عثمان مهاجران و انصار و بقية مردم به منزل امام هجوم آوردند و از ايشان خواستند كه زمام حكومت را به دست گيرد. علي(عليه السلام) به درخواست آنان را پاسخ مثبت نداد، اما پافشاري ايشان بيشتر شد و سرانجام امام(عليه السلام) خواهش ايشان را پذيرفت و در ذيحجةالحرام سال 35 ابتدا طلحه و زبير و پس از آنان همه مردم، جز شمار اندكي از مهاجرين و انصار با او بيعت كردند.
«وليّ ستيزي»، كه از جملة بزرگترين جلوههاي دشمني اهل باطل بر ضد دين است، در دوران حكومت امام علي(عليه السلام) چنان شدت گرفت كه حدود چهار سال از حكومتِ كوتاه حضرت به جنگ و فتنه و آشوب سپري شد؛ حكومتي كه همه عمرش چهار سال و نُه ماه بود.
ناكثين، مارقين، قاسطين
اولين بيعت كنندگان با امام علي(عليه السلام)، يعني طلحه و زبير، نخستين عهدشكنان (ناكثين) او بودند. اين دو نفر كه عمري در ركاب پيامبر خدا و به نام دفاع از اسلام شمشير زده بودند، سرانجام از روي جاهطلبي و قدرتدوستي و زيادهخواهي، پس از آنكه با درخواست آنان در زمينة حكومت بر بصره و كوفه مخالفت شد، بيعت خود را با امام شكستند و با همدستي عايشه، اولين جنگ خونين را در زمان حكومت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و بر ضد ايشان بر پا كردند.