شده در فكر و دلِ انسانها، و پديد آوردن انقلابي فرهنگي در تمدنهاست. پيامبران ميكوشيدند تا ارزشهايي نظير مال و ثروت و فرزند و جاه و قدرت و شهرت را از ميان بردارند و ارزشهايي حقيقي همچون تقوا، ايمان و عمل صالح را جايگزين آنها سازند،[1] و آدمي را از پرستش غير خداوند آزاد كنند.[2]
ويژگيهاي سردمداران مخالفان
همانطور كه پيامبران براي انجام رسالتشان و رسيدن به اهداف الهيشان، بسيار كوشا و مصمّم بودند، در مقابل آنان دشمنان و مخالفانِ سر سختي نيز بودند كه مانع فعاليت ايشان ميشدند.
اما آيا همة مخالفان در اين ستيزهجوييها نقش يكساني داشتهاند، يا آنكه ابتدا گروه خاصي به مخالفت برخاسته، ديگران را نيز به تكذيب انبيا فرا ميخواندند و آنان را با خود همراه ميساختند؟
قرآن فرض دوم را درست ميشمارد، و گروهي را سردمداران مبارزه با انبيا، و از پيشگامانِ انكار و تكذيب معرفي ميكند. بنابراين ابتدا گروه خاصي به مخالفت بر ميخواستند و سپس با بهرهگيري از شگردهاي مختلف اسباب انحراف افكار عمومي را فراهم ميآوردند.
قرآن كريم براي سردمدارانِ مخالفت با انبيا اوصافي چند بر شمرده كه يكي از مهمترينِ آنها «اِتراف» است. اتراف يعني دچار سركشي و طغيان شدن بر اثر زياديِ نعمت. آيات پُر شماري مُترفان را پيشروانِ مخالفانِ انبيا دانستهاند: