در جمع هزاران نفر از مردمي كه از تهران و ديگر شهرستانها و روستاها به قم آمده بودند زبان به سخن گشود. ايشان در سخنراني بسيار پرشوري وضعيت زمانة خود را با روزگار امام حسين(عليه السلام) و حكومت بنياميه مقايسه كرد و هدف رژيم پهلوي را همان هدف دستگاه بنياميه، يعني نابود ساختن اصل اسلام، دانست. سپس خطاب به محمّدرضا پهلوي فرمود: «... اي آقاي شاه، اي جناب شاه، من به تو نصيحت ميكنم، دست بردار از اين كارها. آقا اغفال دارند ميكنند تو را. من ميل ندارم كه يك روز بخواهند تو بروي همه شكر كنند... اين قدر با ملّت بازي نكن، اين قدر با روحانيت مخالفت نكن. نصيحت مرا بشنو. آقا چهل و پنج سالت است. شما چهل و سه سال داري، بس كن! نشنو حرفِ اين و آن را. يك قدري تفكر كن. يك قدري تأمل كن. يك قدري عواقب امور را ملاحظه كن. يك قدري عبرت ببر. عبرت از پدر ببر. آقا نكن اين طور. بشنو از من. بشنو از روحانيت. بشنو از علماي مذهب. اينها صلاح ملّت را ميخواهند. اينها صلاح مملكت را ميخواهند...».[1]
امام خميني، همچنين در ادامة سخنان خود، به شاه هشدار داد كه در صورت ادامة اين روند، او را از كشور بيرون خواهد راند.[2]
اين موضعگيريِ بيباكانه و صريح امام بر ضد محمّدرضا پهلوي، اصل حكومت او را به خطر ميانداخت و ضربة كاري و خطرناكي بر منافع و مطامع دولتهاي امريكا و انگليس و ديگر هوادارانِ رژيم وارد ميآورد.
دستگيري امام خميني(رحمه الله)
پس از سخنراني شورانگيز و افشاگرانة امام در روز عاشوراي 1383 ه . ق. و افشاي اهداف نهاني و نهايي رژيم و نيز بر ملا شدن رابطه شاه و صهيونيستها و ...،