مردمِ حيرتزده كه دليلِ اين حملهها را نميدانستند با ترس و وحشت به سوي درهاي خروجي به راه افتادند. مزدوران رژيم نيز با فريادهاي «جاويد شاه» همچنان به طلاّب و مردم هجوم ميبردند. پس از مدتي كوتاه، نيروهاي شهرباني با اونيفورم و مسلح وارد مدرسه شدند و مردم را به گلوله بستند.
سپس مأموران به طبقههاي بالا هجوم بردند و طلبههاي بيگناه را از حجرههايشان بيرون كشيده، با ضرب و شتم به حياط مدرسه پرتاب كردند. سپس وسايل و لباسها و كتابهاي طلاّب را از حجرههايشان در حياط مدرسه جمع كردند و همه را به آتش كشيدند.
از سويي، همزمان با اين جنايات، هزاران نفر از مردمي كه در ميدان آستانه، تجمع كرده بودند به ضرب باتوم و به كمك گاز اشكآور و سرنيزه متفرق شدند.
روز بعد نيز مزدوران ساواك به مدرسة فيضيه حمله كردند و با ضرب و شتم طلاّب، گروه ديگري را مجروح ساختند.
در همين روزها طلاّب مدرسة طالبية تبريز هم به بهانه نصب اعلامية امام خميني بر ديوار مدرسهشان آماج يورش مأموران رژيم قرار گرفتند.[1]
به اين ترتيب محمّدرضا پهلوي، با اقدام خشونتبار خود روحانيت و مردم را از مخالفت با حكومت بر حذر داشت.
واكنش امام خميني در برابر كشتار فيضيه
دستگاه پهلوي قصد داشت با اين هجومها و قتل عامها مردم و رهبران دينيشان، و بهخصوص امام خميني(رحمه الله) را از ادامة مبارزات باز دارد؛ اما اين اقدامات، آتشِ دينخواهي و ظلم ستيزي مردم و رهبرانشان را تيزتر كرد:
[1] حميد روحاني، بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني، ج 1، 334 ـ 338.