در حوزه سياست داخليِ ايران نيز، جان اف. كندي ـ رئيس جمهور وقت امريكا ـ معتقد بود براي حفظ موقعيت رژيم پهلوي بايد اقداماتي صورت گيرد كه مانع قيامهاي مردمي شود. به اين منظور دولتهاي امريكا و انگلستان طرحهاي چندگانهاي با عنوان «دكترين امنيت ملّي» به دولت ايران ارائه كردند كه ضمن تأمين هدف فوق، منافع چندجانبة استعماري آنان را نيز برآورده ميساخت.[1]
طرح اصلاحات ارضي، و لايحة انجمنهاي ايالتي و ولايتي، از مفاد اين دكترين است كه به آنها اشاره خواهد شد.
طرح اصلاحات ارضي
پس از رحلت زعيم بزرگ، حضرت آيتالله العظمي بروجردي(رحمه الله) در فروردين ماه 1340 ه . ش. حكومت پهلوي با استفاده از خلأ بزرگي كه در مرجعيت متمركز و پر قدرت شيعه ايجاد شده بود، بهره جست و دست به كار تصويب و اجراي طرحهاي دكترين امنيت ملّي شد.
طرح اصلاحات ارضي، كه محمّدرضا پهلوي از آن با عنوان يكي از بزرگترين افتخارات خود در راه نجات ملّت ايران ياد ميكرد، از جمله سياستهاي دولتمردان امريكا، و بهخصوص جان اف. كندي بود.[2] مدافعان اين طرح، هدف آن را برقراري مساوات و بازگرداندن زمينهاي كشاورزي به صاحبان اصلي آنها، يعني كشاورزانِ زحمتكش، ميخواندند، و نويد ميدادند كه با اجراي آن كشاورزي و اقتصاد ايران رونقي فراوان ميگيرد.
سرانجام طرح اصلاحات ارضي در تاريخ 20 ديماه 1340 ـ ده ماه پس از
[1] حسين فردوست در كتاب خاطرات خود شانزده فقره از دكترين امنيت ملّي را كه به دست محمّدرضا پهلوي در ايران اجرا شد نام برده است (ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 282ـ287). [2] همان، ص 273 ـ 274.