هنگام كه امام خميني(رحمه الله) در نجف بودند، همواره بر اين موضوع تأكيد ميكردند كه روحاني بايد ساده زندگي كند، و ايشان، خود با آنكه امكانات در اختيارشان بود با كمترين هزينه و با سادگيِ تمام روزگار ميگذراندند. پس از انقلاب نيز اين مسئله از توصيههاي مداوم و اكيد ايشان به شمار ميآمد.
گذشته از اين، هر كس كه در پي سعادت آخرت و به دنبال كسب مقامات روحي و معنوي است، نميتواند و نبايد زخارف دنيايي را در دل خويش راه دهد، و بهرهگيري از مزاياي مادي براي مؤمن تنها بايد به منزله رفع حاجت و فراهم آوردن زمينه براي كسب مدارج معنوي و ارتقا در مراتب كمال باشد. امام علي(عليه السلام) رابطة دنيا و آخرت را اينچنين ترسيم ميفرمايد:
الدنيا و الاخرة ضَرَّتان؛[1] «دنيا و آخرت [با يكديگر] همچون دو هَوو (همشوي) هستند».
بنابراين بايد مانع گسترش خواستههاي نفساني و مادي شد و از دلمشغوليهاي دنيايي كاست؛ چراكه اين امور مانع پيمودن راه كمال و موجب نقصان قدرت فكر و ظرفيت وجودي آدمي است.
جاهطلبي و برتريجويي؛ مغايرِ رسالت روحانيت
همانطور كه رفاهطلبي و مالدوستي از جمله آفتهايي هستند كه اگر بر جان جامعة اسلامي بيفتند آن را بيمار كرده، رفتهرفته به فساد و تباهي ميكشانند، جاهطلبي و برتريجويي نيز از جمله آسيبهايي هستند كه نهضت و انقلاب اسلاميِ امام خميني(رحمه الله) را تهديد ميكنند. در متون ديني، آيات و روايات پرشماري به آسيبشناسيِ جوامع و تمدنها پرداختهاند كه سهم قابل ملاحظهاي از آنها به اين خطرگاهها اختصاص يافته است. براي نمونه به يكي از اين روايات اشاره ميكنيم.
[1] ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 19، ص 292.