جهان و اوضاع بينالمللي است. عالمِ دينيِ امروز ميبايد افزون بر شناخت دقيق و كافيِ تعاليم اسلام و احكام شريعت، تا حد نياز جريانات مهم سياسي و اجتماعي جهان و بهخصوص كشورِ خود را زير نظر داشته باشد و به اين ترتيب بتواند حركتهاي اجتماعي و سياسي و فرهنگيِ جامعه را به درستي تحليل كند و هدف طراحان و مجريان آنها را دريابد. در طول تاريخ، و از جمله در تاريخ اسلام، شياطيني بودهاند كه همواره كوشيدهاند عالمان ديني را فريب دهند و با زمينهسازيهايي، شرايط را به گونهاي تحريفشده و طبق مطامع خود، در نظر ايشان جلوه دهند، تا ايشان را با خود همراه ساخته، از موقعيت علمي و اجتماعيشان به نفع خويش بهرهبرداري كنند. اگر اين ترفندها كارگر افتد، چه بسا عالِم ديني، ناخودآگاه و با نيت انجام تكليفِ الهي و خدمت به مردم و دين، سخني بگويد يا اقدامي كند كه موجب تقويت دشمنان و تضعيف دوستانِ دين گردد.
بنابراين شناخت شرايط جامعه و به طور كلّي آشنايي اوضاع جهان، موجب شناسايي دوستان و دشمنان ميشود، و امروزه ضرورت اين آشنايي دو چندان است. زيرا در عصر حاضر، مسلمانان و بهخصوص انقلاب اسلامي ايران دشمنان بيشماري دارند، و هر روز ترفندها و توطئههاي جديدي عليه آنان به كار ميافتد. در چنين شرايطي ميبايد بيش از هر زمان ديگري بههوش بود و دشمنانِ دوستنما را باز شناخت، و اين امر بدون آگاهي كافي از وضعيت اجتماعي و سياسيِ زمانه ميسور نخواهد بود.
تهذيب نفس و عمل به آموختهها
عالمان بيعمل، همواره در طول تاريخ يكي از بزرگترين عوامل انحراف در دين بودهاند: