آزادي تمام شهروندان احترام قائلاند و در پي بيشترين آزادي براي بيشترين افرادند. در اين كشورها اغلب الگوي پلوراليسم يا كثرتگرايي سياسي حاكم است، و تعدّد احزاب يكي از راهكارهاي بنيادينِ رسيدن به آزادي و پيشرفت تلقي ميگردد. طرفداران اين نگره معتقدند بايد گروههاي مختلفي تشكيل شوند و هر يك اهداف و برنامههاي خود را ـ كه غير از اهداف و برنامههاي ديگران است ـ ارائه كنند و با يكديگر رقابت كنند. به اين ترتيب هر گروه بايد سعي كند طرفداران بيشتري براي خود فراهم آورد و در انتخابات مشاركت كند. بديهي است هر گروهي كه امكانات بيشتري در اختيار داشته باشد و تبليغات گستردهتري انجام دهد، به نحو بهتري يارگيري ميكند و طرفداران بيشتري براي خود فراهم ميآورد و درنتيجه شانس بيشتري براي پيروزي در انتخابات خواهد داشت.
بر اين اساس معناي حزب در فرهنگ سياسي غرب نيز روشن ميشود. تعدّد احزاب در غرب، عملاً به معناي رقابت براي بيرون راندن رقيب از ميدان است؛ آن هم به كمك پول، تبليغات، هنر و... . سرانجام نيز حزبي قدرت برتر را به دست ميآورد كه امكانات بيشتري در اختيار داشته و تبليغات جذابتري ترتيب داده است.
بنابراين پرسش ديگري كه در زمينه پيروي از الگوهاي حزبي شرق و غرب پديد ميآيد آن است كه آيا اين الگوها با آرمانها و راهكارهاي اسلام براي به سعادت رساندن انسان سازگارند و آيا اين شيوههاي شرقي و غربي ميتوانند در پيشبرد اهداف نهضت «اسلامي» و «فرهنگي» امام خميني(رحمه الله) و در پيشرفت همه جانبة كشور اسلاميِ ايران كارگر افتند؟
ردّ الگوي تك حزبي شرق
الگوي تك حزبي، كه برگرفته از نظامهاي سوسياليستي و ماركسيستي است،