يكي از بزرگترين كاراييهاي اين مهرهها براي دشمنان، ترويج آموزههاي فرهنگي غرب در جامعه و بهخصوص در ميان نسل جوان، و مقابله با باورها و ارزشهاي خودي و ديني، و تأويل و تحريف آنها به نفع تعاليم اومانيستي غرب است.
ترويج ملّيگرايي به جاي ارزشهاي اسلامي
برجسته ساختن چهرههاي مليگرا در حد قهرمانان ملّي و سعي در مطرح كردن آنان به جاي چهرههاي بزرگ ديني نظير امام خميني(رحمه الله) از جمله تلاشهايي است كه براي به انحراف كشيدن جامعه و بهخصوص نسل جوان صورت ميگيرد. براي مثال پيوند زدن ميان نهضت ديني پانزدهم خرداد و نهضت ملّي شدن صنعت نفت كه به همت نخستوزير وقت، دكتر محمّد مصدق صورت گرفت، يكي از اين نمونههاست؛ به اين ترتيب كه حركت مذهبي پانزده خرداد را كه در نهايت به پيروزي انقلاب و برپايي نظام جمهوري اسلامي انجاميد، ادامة نهضت ملّي شدن صنعت نفت جلوه ميدهند؛ و در مرحلة دوم اين تحريف تاريخي نيز، نهضت خرداد را صرفاً ملّيگرايانه ميخوانند، و چنين نتيجه ميگيرند كه جمهوري اسلامي، انقلابي است كه در حقيقت به رهبري دكتر مصدق و با انگيزهاي ملّيگرايانه پيروز شده است و ملّت ايران به خاطر گرايشات ميهن پرستانهشان از جان خويش گذشتهاند و رژيم وطنفروش پهلوي را سرنگون ساختهاند![1] به اين ترتيب سعي ميشود ذهن و جانِ نسل جوانِ جامعه سمت و سويي غيرمذهبي و صرفاً ملّيگرايانه به خود گيرد، و در اين بستر و به دور از آموزههاي غربستيزِ اسلام، نسل جديدِ انقلاب به سمت غرب و فرهنگ آن سوق يابد.
[1] اين تحريف در حالي صورت ميگيرد كه ناديده گرفتن نقش اساسي آيتالله كاشاني در اين مبارزات، از نظر تاريخي امكان ناپذير است.