قدرتهاي جهاني، آشكارتر ساخت. از اين روي آنان سعي كردند با برخوردهاي قهرآميز و سركوب مردم، دستگيري و زندان و كشتار مبارزان، دستگيري و زندان و تبعيد امام خميني(رحمه الله) و يارانشان، و... با آنان مقابله كنند.
وارونه جلوه دادنِ حقيقت نهضت، و تحريف شخصيت امام و فعالان و مبارزان برجستة نهضت نيز از جمله ترفندهايي بود كه رژيم براي حفظ و بقاي خود به كار ميبُرد. اما با وجود اين، حركت مردم ايران با همة مشكلات و فشارها و فراز و نشيبهاي پيشرويش با قدرتِ تمام ادامه يافت و سرانجام پس از پانزده سال، در 22 بهمنماه 1357 به پيروزي رسيد. به اين ترتيب همة شگردهاي رژيم پهلوي و راهكارهايي كه قدرتهاي خارجي حمايتكنندة آن به كار بسته بودند شكست خورد و با تولد جمهوري اسلامي ايران، تمام محاسبات و معادلات سياسيِ آنان در هم ريخت.
پس از آن، قدرتهاي سلطهطلب دنيا، و بهخصوص امريكا، كوشيدند تا با طراحي و اجراي كودتاي نوژة همدان، حملة نظامي طبس، زمينهسازي براي به قدرت رساندن مهرههايي خود فروخته همچون بنيصدر، محاصرة اقتصادي، اِعمال فشارهاي سياسي بينالمللي، ايجاد فتنهها و آشوبهاي داخلي، بر افروختن آتش جنگ تحميلي و پشتيباني تمام عيار از آن و... حكومت تازهتأسيس اسلامي را از ميان بردارند؛ اما رهبر و ملّت ايران به ياري خداوند و با قدرت و صلابت در برابر اين ستيزهجوييها مقاومت كردند و تمام تلاشهاي بدخواهانشان را نقش بر آب ساختند.
اِعمال اين شگردها ـ هرچند همگيشان به شكست انجاميد ـ و مشاهدة واكنش ملّت ايران در مقابل آنها، قدرتهاي سلطهجوي دنيا را به شناساييِ دقيقتر نقاط قوت و ضعف، و راهكارهاي نفوذ كردن و ضربهزدن به نظام جمهوري اسلامي رهنمون شد. بر اين اساس، آنان دريافتند كه با وضع موجود، مقابلة مستقيم با ملّت مسلمانِ ايران بيثمر است و همچنين مبارزة رو در رو با اصل اسلام و آموزههاي ديني و ولايت فقيه ـ كه بزرگترين نقطة قوت اين