اسم الکتاب : نظريه سياسي اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 51
مشروعيّت و قدرتش را از خداوند گرفته است. در قرآن اين امتياز و منصب براى رسول خدا در نظر گرفته شده است و طبق عقايد شيعه، ائمه اطهار ـ كه در قرآن نيز اشاراتى رفته است نيز چنين منصبى دارند و پس از آنها اين منصب براى ولىّ فقيه در نظر گرفته شده؛ كه در جاى خود از آن بحث خواهد شد. بنابراين، اين توهّم كه دين با مسائل اجتماعى و دنيوى كارى ندارد و تنها به امور اخروى و تبيين رابطه انسان با خدا مىپردازد، از ريشه بركنده شد و چنين تلقىاى از دين با اسلام سازگارى ندارد. البته ممكن است در دنيا دينى باشد كه با تلقى و نگرش فوق منطبق باشد، كه از دائره بحث ما خارج است و سخن ما در باره دينى است كه حتى عهدهدار بيان و تعيين ماههاى سال شده است، يا در باب تعامل و روابط مالى بين افراد توصيه كرده كه اگر كسى به ديگرى قرض مىدهد، از او نوشته و سند بگيرد و يا در منظر دو شاهد قرض بدهد؛ و اگر گرفتن سند و يا احضار شاهد ممكن نبود، از او رهن بگيرد ـ تشريع رهن، كه در قرآن بيان شده، مربوط به چنين مواردى است كه شخص به ديگرى قرض مىدهد و در شرايطى است كه نمىتواند از او سند بگيرد، لذا توصيه شده كه در برابر قرض خود، شىء با ارزشى را به رهن بگيرد ـ و معتقديم كه چنين دينى در باب سياست، كشوردارى و تأمين نيازهاى مادى و معنوى مردم برنامه دارد.
در جلسه گذشته، ما ضمن ردّ آن نگرش و تعريفى كه دين را تنها متكفل تنظيم رابطه انسان با خدا مىدانست، اشارهاى به دين راستين و حقيقى داشتيم و گفتيم دين به معناى صحيح آن، جلوه الهى بر زندگى انسان و بيانگر مسير تكامل انسان در دنيا و توجه دادن انسان به مبدء و منتهاى خويش و گزينش راهى است كه در اين بين بايد طى كند. بىشك چنين دينى تنها بخشى از زندگى و رفتار انسان، مثل عبادت و انجام مراسم عبادى را دربرنمىگيرد، بلكه بر مجموعه زندگى و حيات انسان و همه عرصههاى وجودى او پرتو مىافكند؛ چون انسان آفريده شده كه زندگىاش را چنان تنظيم كند كه به سعادت ابدى برسد و از اين جهت بايد همه شؤون زندگى خويش را با خواست و دستورات الهى هماهنگ سازد. پس عبادت مستقيم خدا و عبادت مصطلح تنها بخشى از وظايف دينى ماست و ساير عرصههاى فكرى و رفتارى ما نيز بايد با خواست خداوند همراه شوند و به نوعى شكل عبادت به خود بگيرند، تا هدف متعالى و برين آفرينش انسان محقق گردد: