حال اگر اوضاع و احوال به قدرى نامساعد است كه نه فقط ازدواج دائم، بلكه ازدواج موقّت[1] و حتّى ازدواج با كنيز[2] ـ وقتى كنيز وجود دارد ـ نيز امكانپذير نيست، بايد عفت و پاكدامنى پيشه كرد و منتظر فرصتى شد تا زمينه ازدواج فراهم شود. قرآن در ادامه همان آيه إِنكاح، به اين مطلب امر مىفرمايد: وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتّى يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِه؛[3]و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمىيابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضلِ خود آنان را بىنياز سازد.
به هر حال، اسلام كوششهاى فراوانى كرده تا در جامعه، هيچ مردى بىزن، و هيچ زنى بدون شوهر نماند.
تأديب زن
چرا اسلام و قرآن اجازه زدن همسر را به شوهر مىدهد؟ آيا اين حكم، به ويژه جوامع و زمان كنونى قابل تجويز و اجرا است؟ آيا زدن زن، تحقير و خلاف شأن انسانى او نيست؟
[4]اختلافهاى خانوادگى و نزاعهاى زن و شوهر از جمله مسائل مورد توجّه قرآن كريم است؛ از همين رو، چندين آيه بدان اختصاص يافته است. متأسّفانه اختلافهاى خانوادگى از صدر اسلام كه مسلمانان هنوز چنانكه بايد و شايد، تعليم و تربيت اسلامى نيافته بودند، تاكنون كه مسلمانانِ سرتاسر جهان، كم و بيش تحت تأثير فرهنگ مادّى و منحط غرب قرار گرفته، و آموزش و پرورش اسلامى را از ياد بردهاند و عمل نمىكنند، همواره با درجههاى گوناگون در خانوادهها وجود داشته و افراد را از صفا و صميميّت خانوادگى محروم و كم نصيب كرده است. از آنجا كه قرآن كريم، به تقويت و تحكيمِ مبانى خانواده اهتمام فراوان دارد، مىكوشد تا به هر طريقى كه مقدور است، نگذارد اختلاف و شكاف در اين نهاد اجتماعى بسيار مهم راه يابد.
يكى از عوامل اختلافساز در محيط خانوادگى، «نشوز» يعنى سركشى زن درباره كامجويى
[1] نساء (4)، 24. [2] نساء(4)، 25. [3] نور (24)، 33. [4] ر.ك: محمّد تقى مصباح يزدى، جزوه حقوق و سياست در قرآن، درس 211.