نكته ديگر اين است كه معرفى حضرت على(عليه السلام) به عنوان جانشين از طرف پيامبر(صلى الله عليه وآله) تنها معرفى «كانديدا» نبود، تا گفته شود افراد ديگر هم حق داشتند كانديداى خود را براى احراز اين مقام معرفى كنند! متأسفانه اين روزها از كسانى كه گاهى خود را اسلام شناس نيز معرفى مىكنند، چنين سخنانى شنيده مىشود. آنان مىگويند، آنچه پيامبر گفت، تنها در حد معرفى كانديدا بود؛ اما پس از معرفى كانديدا مردم بايد به فرد مورد نظر خود رأى بدهند تا جانشين پيغمبر(صلى الله عليه وآله) انتخاب شود!! با كمال تأسف، امروزه شاهديم كه اين حرفهاى سبك، بى مايه و بى ريشه، در جامعه ما، به خصوص در بين جوانان، در حال شايع شدن است. از اين رو ضرورى است كه اين مسأله را به صورت ريشهاى تر بررسى كنيم و ببينيم آيا واقعاً اين گونه بوده يا مسأله بسيار فراتر از اين سخنان سست و كودكانه است.
آنچه تمام محدثان، مفسران و علماى بزرگ شيعه و سنى بر آن اتفاق نظر دارند اين است كه لااقل از سال سوم بعثت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ، در ماجراى «يوم الدار» اميرالمؤمنين(عليه السلام) به عنوان جانشين رسول خدا(صلى الله عليه وآله) معرفى شد.
ماجراى «يوم الدار» از اين قرار است كه: پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) پس از مبعوث شدن به رسالت، تا سه سال دعوت خود را آشكار نكردند و فقط در مسجد الحرام نماز مىخواندند و عبادت مىكردند. اميرالمؤمنين(عليه السلام) و حضرت خديجه(عليها السلام) نيز به ايشان اقتدا مىكردند. هم چنين آن حضرت با كسانى كه در كنار ايشان مىنشستند، درباره اين كه من خداى يگانه را مىپرستم و به رسالت مبعوث شده ام، به گفتگو مىپرداختند. اما دعوت علنى، مبارزه با