روايات فراوانى به اين مضمون نقل شده است كه اين بزرگواران كسانى بودند كه دعاى آنها به اجابت مىرسيد و اگر آنها دعا مىكردند، اهل باطل نابود مىشدند و فرد ديگرى صلاحيت اين كار (حضور در اين مباهله) را نداشت. در اين ميان، حضرت على(عليه السلام) مصداق «انفسنا» است؛ يعنى فقط حضرت على(عليه السلام) است كه به منزله جان و نفس پيامبر(صلى الله عليه وآله) است. اين فضيلت كه احدى با اميرالمؤمنين(عليه السلام) در آن شريك نبوده و نيست، بالاترين مقامى است كه پس از پيامبر(صلى الله عليه وآله) مىتوان براى كسى تصور كرد.
از يكى از علماى بزرگ اهل تسنن سؤال شد كدام يك از صحابه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) افضل از ديگران بودند؟ او در جواب، چند نفر از صحابه و خلفا را نام برد بدون اين كه از حضرت على(عليه السلام) يادى كند. به او گفتند چرا نامى از حضرت على(عليه السلام) نياوردى؟ پاسخ داد: شما از صحابه سؤال كرديد، نه از خود پيغمبر(صلى الله عليه وآله) ؛ على(عليه السلام)«نفس النبى» و جان پيامبر(صلى الله عليه وآله) بود؛ و در ادامه براى شاهد سخن خود آيه مباهله را تلاوت كرد.
كسى كه به منزله جان پيغمبر(صلى الله عليه وآله) است، همان كسى است كه نور او و پيغمبر(صلى الله عليه وآله) يكى است. علماى شيعه و سنّى روايات زيادى را با اين مضمون نقل كردهاند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) و على(عليه السلام) از نور واحدند.1
مناسب است در اين جا و در پايان اين بحث، از يكى از علماى معاصر كه در زمينه اشاعه فرهنگ شيعه خدمت بزرگى انجام داده، ياد كنيم. اين بزرگوار مرحوم آقاى «فيروزآبادى(قدس سره)» است كه كتابى را به نام «فضايل الخمسه فى صحاح السته» در سه جلد تأليف كرده است. آن مرحوم در اين
[1] براى نمونه، ر.ك: بحارالانوار، ج 15، باب 1، روايت 12؛ ج 16، باب 6، روايت 34؛ ج 25، باب 1، روايت 5 و مناقب (ابن مغازلى)، ص 88 و 130.