در روايات، درباره اميرالمؤمنين(عليه السلام) چنين آمده است كه مَثَل على(عليه السلام) در ميان مردم، مَثَل ملكه زنبور عسل نسبت به ساير زنبورها است؛ گرچه همه زنبورها از يك جنس هستند، اما ملكه با ديگر زنبورها تفاوت دارد. همه زنبورها به طفيل ملكه به وجود مىآيند و همه خدمت گزار او هستند.
در هر صورت، دستهاى از فضايل اميرالمؤمنين(عليه السلام) به طور كامل مواهبى هستند كه از جانب خداى متعال به آن حضرت عطا شده است. بعضى از اين فضيلتها نيز تنها به حضرت على(عليه السلام) اختصاص دارد و هيچ كس از ابتدا تا پايان دنيا در آنها شريك نبوده و نيست.
بيان مطالبى از اين قبيل درباره آن حضرت، براى اين است كه ما بدانيم خداوند چه گوهر گران بهايى آفريده و اين شخصيت بلند مرتبه تا چه حد نزد خداوند عزيز است؛ تا در يابيم كه رهبرى او براى انسانها به اندازهاى اهميت دارد كه خداوند تولد او را نيز به گونهاى ديگر قرار داده است.
اما بسيارى از مردم ـ حتى كسانى كه در زمان آن حضرت زندگى كرده و فضايل آن حضرت را از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) شنيده بودند ـ چون دل روشنى نداشتند، نمىتوانستند برترى حضرت على(عليه السلام) بر سايرين را درك كنند. آنان تصور مىكردند آن حضرت نيز فردى مثل ديگران است و در نهايت، اندكى با افراد ديگر تفاوت دارد. چشم آنان از ديدن خورشيد حقيقت ناتوان بود.
فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛1 در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينهها است كور است.
متأسفانه امروزه نيز حتى در ميان كسانى كه خود را پيرو حضرت