آرى، او تمام ياران و فرزندان[1] خود را براى دور كردن بشر از مسير بندگى، يعنى تنها راه سعادت دنيا و آخرت، به كار گرفته و حتى برخى از انسانها با وى همداستان شده و به تعبير قرآن كريم، به دشمنى با سفيران الاهى و پخش مطالب فريبنده مىپردازند:
وَكَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيّ عَدُوًّا شَياطِينَ الإِْنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَلَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَما يَفْتَرُونَ؛[2] و اينگونه براى هر پيامبرى، شياطينى از انسانها و جنيان قرار داديم، برخى از آنان گفتار زينت داده شده را براى فريبكارى به برخى ديگر مىفرستند. و اگر پروردگارت مىخواست (چنين نكنند،) نمىكردند پس آنها را با دروغهايى كه مىبندند، به حال خود واگذار.
اينان كسانى هستند كه سرپرستى ابليس را پذيرفته و به خداى تعالى شرك ورزيدهاند:
علت اينكه امام(عليه السلام) اين همه بر مسئله خطر شيطان ـ لعنه الله ـ تأكيد مىفرمايند، كم اهميت بودنِ آن در نظر بسيارى از مردم است. براى روشن شدنِ اين حقيقت، به دوران كودكىِ خود نظرى مىافكنيم و روزهايى را به خاطر مىآوريم كه پدر و مادر دلسوزانه ما را از همنشينى با رفيق بد، بر حذر مىداشتند، و ما احياناً ضمن تصديق اجمالى آنها، مسئله