غرور و تكبر را فرجام نيكى در انتظار نيست و حقيقت آن است كه دل خوش كردن به مدح و ثناى اين و آن، با خِردورزى تناسبى ندارد. بايد گوش جان به كلام مولايمان، امام باقر العلوم(عليه السلام) بسپاريم و خود را در كنار مخاطب ارجمند آن امام همام، جابر بن يزيد جُعفى در نظر گرفته و بشنويم:
...وَاعْلَمْ بِأَنَّكَ لا تَكُونُ لَنا وَلِيّاً حَتّى لَوِ اجْتَمَعَ عَلَيْكَ أهْلُ مِصْرِكَ وَ قالوا: إنّكَ رَجُلٌ سُوء لَمْ يُحْزِنْكَ ذلِكَ ولو قالُوا: إنّك رَجُلٌ صالحٌ لَمْ يَسُرَّكَ ذلكَ وَلكن اعْرض نَفْسَكَ عَلى ما في كِتابِ اللهِ...؛[3] بدان كه دوستدار و پيرو ما نخواهى بود مگر آنكه اگر همه اهل شهر تو بر عليه تو اجتماع نموده و تو را مرد بدى دانستند، غمبارت ننمايد و اگر يكصدا گشته و تو را مردى شايسته خواندند، شادمانت نكند (ولكن معيار سنجش اين است كه) خود را بر آنچه در قرآن كريم در بر دارد، عرضه نموده و مقايسه كنى، و آن را وسيله سنجش نيك و بد بدانى.
و به فرمانهاى مؤكّد قرآن كريم در مورد سرعت و سبقت در امور خير و رضاى حقتعالى كوشا باشيم و اين جملات آسمانى را آويزه گوش
[1] يونس (10)، 83: «...وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعال فِي الأَْرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ». [2] قصص (28)، 83. [3] بحارالانوار، ج 78، ص 162 از تحف العقول، ص 206، سفارشهاى بسيار گرانقدر امام باقرالعلوم(عليه السلام) به جابر. بهحق بايد گفت: جا دارد شيفتگان و دلدادگان آن امام هُمام، همواره تمام بخشهاى اين مجموعه پرارج را با دقت مطالعه كنند و از رهنمودهاى پرسود و روشنگر آن، به نيكوترين وجه بهره گيرند.