دورى از جرم بزرگ قتل نفس، نكته دگرى است كه حضرتِشان، آن را درخور تعصّب و پافشارى دانستند.
همسويى بسيار نزديك قرآن كريم و سخنان اهلبيت(عليهم السلام)، گواه سرچشمه گرفتن آن دو از يك منبع پاك و زلال است. براى نمونه مىتوان آيات متعددى را در قرآن كريم در اين بحث ملاحظه كرد؛ از آن جمله:
در اينجا مىبينيم خداى تعالى ضمن اجازه قصاص، از آدمكشى نهى فرموده است. در جاى ديگر كشتن يك انسان را برابر با قتل همه مردم دانسته[2] و يا اينكه پرهيز از اين گناه بزرگ را از ويژگىهاى بندگان ممتاز خدا (عباد الرحمن) برشمرده است.[3]
آرى، انزجار از اين كار زشت و بزرگ دانستن گناه آن، و سعى در پرهيز از آن، سزاوار تعصّب و تأكيد است، نه انتساب به شهر و روستا و نژاد و مليت و رنگ و قبيله خاص.
رعايت انصاف با خلق خدا
انصاف نيز، از ديگر امورِ زيبنده تعصب است. جا دارد انسان به جاى روى آوردن به امور واهى و بىپايه، و قرار دادن ابزار مناسب در اختيار شيطان
[1] اسراء (17)، 33؛ نظير: انعام (6)، 151. [2] مائده (5)، 32. [3] فرقان (25)، 68 و آيات ديگر.