توجه ديگران، ارزش و ويژگى مثبت اخلاقى است و صرفنظر از تأثير اجتماعى آن، از نظر اخلاقى نيز اثر مثبتى دارد. كسى كه در پى ترقى روحانى و معنوى است، اگر از اشتهار و شناخته شدن ميان مردم بپرهيزد، بهتر مىتواند توجهاش را مصروف معبود سازد و نگذارد آن توجه مصروف ديگران گردد. اما نبايد از اين راهكار اخلاقى سوء استفاده كرد و به بهانه عمل به آن، انزوا و گوشهگيرى از جمع و اجتماع را برگزيد و از حضور در بين مردم و اجتماعات آنها خوددارى كرد. اگر كسى عزلتگزين گشت و از اجتماع فاصله گرفت، نمىتواند به وظايف و تكاليف اجتماعى خود عمل كند. خدمت به خلق، كمك به نيازمندان، ارشاد ديگران و كسب علم، در شمار وظايف ما هستند و انجام آنها جز با زندگى اجتماعى و تعامل و حشر و نشر با مردم ميسرّ نمىگردد. اگر مردم عالمى را نشناسند و او خود را به مردم معرفى نكند، براى فراگيرى علم و وظايف دينى نزد او نمىروند و در نتيجه، علم او بىثمر و بىفايده مىگردد. پس بسيارى از وظايف و حتى عبادات، جنبه اجتماعى دارند و بدون حضور در اجتماع انجام نمىپذيرند و اگر كسى بخواهد از اجتماع فاصله بگيرد، از انجام تكاليف مهمى چون امر به معروف و نهى از منكر، ارشاد گمراهان، خدمت به ديگران و تعليم و آموزش مردم بازمىماند.
منظور از اين توصيههاى اخلاقى اين است كه شهرت و موقعيت اجتماعى، مطلوب ذاتى انسان نگردد و شخص صرفاً در پى يافتن موقعيت اجتماعى و جلب توجه مردم نباشد، بلكه شهرت و موقعيت اجتماعى، مطلوب بالغير و وسيلهاى گردد براى انجام وظايف و تكاليف