الاهى و اجتماعى؛ نظير نشر علم در جامعه، آموزش احكام و معارف دين، و خدمت به مردم. پس ناپسند و نكوهيده اين است كه شناخته شدن ميان مردم، شهرت، مقام و موقعيت اجتماعى، هدف و مطلوب ذاتى گردد. اما اگر آنها وسيلهاى براى انجام وظايف اجتماعى و عبادت خدا شود، نهتنها نكوهيده و ناپسند نيست، كه مطلوب است و وجوب مقدمى نيز دارد؛ اگر چه اين كه كسب مال و ثروت وسيلهاى براى كمك به مردم، انجام وظايف و در راه رضا و خوشنودى خدا باشد، مطلوب است. پس نكوهيده آن است كه مالاندوزى و كسب ثروت، هدف و مطلوب ذاتى قلمداد گردد و روحيه مالپرستى در شخص به وجود آيد و اين روحيه او را وادارد كه حتى از راههاى نامشروع، در پى جمعآورى مال و ثروت باشد. بر اين اساس، اگر مىنگريم كه علما و بزرگان ابايى از مشهور شدن ميان مردم ندارند و مثلا اقدام به تأليف كتاب و درج نام خود بر روى آن مىكنند و در اجتماعات مردم حاضر مىشوند، نبايد رفتار آنان را ناپسند بدانيم، بلكه اين رفتار چون باعث ترويج دين مىگردد نه فقط نكوهيده نيست، بلكه مطلوب و ارزشمند است.
مؤمن و ويژگى سرزندگى و خلوتگزينى
در كنار سفارش به پوشيدن لباس كهنه و عدم توجه ويژه به ظاهر و نوع پوشش، خداوند به حضرت موسى(عليه السلام) سفارش مىكند قلب و دلش تازه و باطراوات باشد؛ يعنى قلب مؤمن بايد فعال، و كانون فكر، انديشه، احساس و عاطفه باشد. مؤمن بايد دلسوز مردم باشد و اساساً عطوف و