نيتها و قصدهاى غير خدايى در انفاق مختلف است كه برخى از آنها شايد از لحاظ اخلاقى ممدوح و پسنديده هم باشند، اما به هر حال از ديدگاه اسلامى نمىتوانند بار ارزشى لازم را به انفاق تزريق كنند. براى مثال، ممكن است كسى انفاقى را از سر رأفت، عطوفت و دلسوزى انجام دهد. گرچه اصل اينكه انسان نسبت به ديگران عطوفت داشته باشد صفتى ممدوح است، اما اگر انفاق با چنين نيتى صورت پذيرد چندان تأثيرى در تقرب الى الله ندارد. اين صفت، براى مثال، اگر در كافرى باشد، مىتواند زمينهاى باشد براى آنكه ظلمتهاى كفر و خودپرستى و نظاير آن را از او دور كند و شرايط مساعدى را در نفس وى براى رشد و تكامل و پذيرش ايمان فراهم نمايد. اما اين مسأله فقط در همين حد است و فراتر از اين تأثيرى ندارد. البته در بين علماى اسلامى در اين زمينه بحثى هست كه اصولا كارهاى خير اگر از غير مؤمنان سر بزند آيا در سعادت آنها تأثيرى دارد يا خير؟ اين بحثى است مفصل كه ما فعلا مجال پرداختن به آن را نداريم و تناسب چندانى نيز با بحث فعلى ما ندارد، اما همانگونه كه اشاره كرديم، اقل فايدهاى كه مىتوان براى آن برشمرد اين است كه آلودگىهاى شديدى كه در اثر كفر و گناه در روح شخص كافر به وجود آمده، به واسطه انجام كارهاى نيك زدوده شده و ظرف نسبتاً تميز و مساعدى را فراهم مىكند كه فرد را به پذيرش ايمان بسيار نزديك مىكند و تنها نياز به جرقهاى دارد تا نور ايمان در قلبش جلوهگر شود. به تعبير فلسفى، تأثير افعال نيك، در مورد شخص كافر، در حد «رفع مانع» است، اما اينكه آيا بيش از اين هم فايدهاى بر آن مترتب است يا خير، بحثى است عميق كه بايد در فلسفه اخلاق به صورت فنى و تخصصى دنبال شود.
در هر صورت، اگر بخواهيم تأثير فعل از حد «رفع مانع» فراتر رود و موجب رشد ما و قرب به خداى متعال شود، بايد تنها به قصد قربت، و به تعبير قرآن، به صورت «تُرِيدُونَ وَجْهَ الله» باشد:
وَما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللهِ وَما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاة تُرِيدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ؛[1]آنچه به عنوان ربا مىپردازيد تا در اموال