مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت، و آنچه را به عنوان زكات مىپردازيد و تنها رضاى خدا را مىطلبيد [مايه بركت است، و] كسانى كه چنين مىكنند داراى پاداش مضاعفند.
البته اخلاص در عمل و اينكه انسان بتواند عملى را «خالصاً لِوَجْهِ الله» انجام دهد، خود مراتب مختلفى دارد. اجمال قضيه اين است كه درجه اخلاص انسان بستگى دارد به اينكه آدمى چه اندازه خدا را مىشناسد و تا چه حد خدا را دوست دارد. از اين رو، براى بالا بردن درجه اخلاص، انسان بايد هم معرفتش نسبت به خدا كاملتر شود و هم بايد محبتش نسبت به ذات اقدس حق فزونى يابد. هركس هر چقدر خدا را بيشتر دوست بدارد، آنگاه مىتواند كارش را خالصتر انجام دهد. در عالم رفاقتها و دوستىهاى دنيايى نيز همين قاعده حاكم است. اگر محبت كسى دل انسان را پر كرده باشد حاضر است همه زندگى خود را بدون هيچ چشمداشتى و فقط به خاطر خود محبوب و جلب نظر و رضايت او به پاى محبوبش بريزد. در آن سو نيز، اگر به كسى علاقه نداشته باشد، بسيار با زحمت و كراهتْ حاضر مىشود كارى براى او انجام دهد. در عالم معنويات هم هر قدر معرفت و محبت انسان به خدا بيشتر باشد، مىتواند پايه اخلاص و قصد تقرب خود را بالاتر ببرد. همانگونه كه پيش از اين اشاره كرديم، در اينجا انسان مىتواند درجه اخلاصش را به جايى برساند كه حتى توقع يك تشكر خشك و خالى هم از كسى كه خدمتى به او كرده، نداشته باشد و جز رضاى خداوند، ذرهاى چيز ديگر را در نظر نگيرد:
وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيرا * إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَلا شُكُوراً؛[1]و غذاى [خود]را با اينكه به آن علاقه [و نياز]دارند به مسكين و يتيم و اسير مى دهند؛ [و مىگويند:] ما شما را به خاطر خدا اطعام مىكنيم و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم.
مَثَلى از قرآن درباره انفاق
و اما در مقابلِ «وجه الله» و «مرضاة الله» خطر ابتلا به «ريا» قرار دارد. قرآن كريم براى بيان