است كه امتحان و آزمايش نيز همچون عبادت، هدف نهايى خلقت انسان نيست و از اهداف متوسط و مقدماتى آن به شمار مىرود. شبيه اين آيه، آيه ديگرى است كه مىفرمايد:
إنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الأَْرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛[1] همانا ما آنچه را كه بر زمين است زيورى براى آن قرار داديم، تا آنان را بيازماييم كه كدام يك از ايشان نيكوكارترند.
همچنان كه در خود اين دو آيه اخير نيز تصريح شده است، آزمايش و امتحان مقدمه «عمل» است. بنابراين بين خود «امتحان» و «عبادت» بايد امتحان را نسبت به عبادت، هدف مقدماتى و واسطه به حساب آورد؛ چه اينكه با امتحان و آزمايش است كه معلوم مىشود كدام انسانها تسليم امر خداوند هستند و راه عبوديت و بندگى را در پيش مىگيرند و كدام يك از عبوديت سر باز مىزنند. به عبارت ديگر، مفاد و نتيجه «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» اين است كه آن كسانى كه مسير عبادت خدا را طى مىكنند عملشان «احسن» و برتر از ديگران قرار خواهد گرفت.
اكنون سؤال مىشود اين انسانهايى كه مسير عبوديت را طى كردند و عملشان برتر از ديگران قرار گرفت، چه نتيجهاى عايدشان خواهد شد؟ پاسخ اين سؤال اين است كه آنان به قرب الهى نايل مىشوند؛ و قرب الهى در واقع هدف نهايى آفرينش انسان است. به عبارت ديگر، انسان آفريده شده تا به مقام قرب الهى برسد، و راه رسيدن به قرب الهى طى كردن مسير عبوديت خداوند است. اصطلاح «قربة الى الله» كه در برخى اعمال به كار مىبريم به همين مطلب اشاره دارد. در قرآن كرديم نيز از اين مقام با تعابيرى مثل «عندالله» و نظاير آن ياد شده است؛ از جمله، در سوره قمر مىفرمايد:
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنّات وَنَهَر * فِي مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلِيك مُقْتَدِر؛[2] همانا پرهيزگاران در ميان باغ ها و نهرهايند؛ در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانا.
يا در مورد آسيه، همسر فرعون كه به خاطر ايمان آوردن به حضرت موسى(عليه السلام) مورد غضب و شكنجه فرعون قرار گرفت، مىفرمايد: