دو با هم تفاوت معنايى داشته باشند. اگر آيه فرموده بود: لَمْ يُكِبُّوا عَلَيْها صُمّاً وَعُمْيانا، آنگاه معنا همين مىشد كه نوع مفسران بيان كردهاند. اما تعبير آيه «لَمْ يَخِرُّوا» است. «خَرَّ عَلَيْه» از نظر معنايى در اينجا بار منفى دارد. «خَرَّ عَلَيْه» به معناى حفظ و حراست كردن و چسبيدن نيست، بلكه در جايى گفته مىشود «خَرَّ عَلَيْه» كه گويى موجودى بىجان در جايى افتاده باشد. براى مثال، اگر چيزى از بالا روى زمين بيفتد، يا بر روى چيزى ارزشمند نظير ـ العياذ بالله ـ قرآن بيفتد، در اينجا گفته مىشود: خَرَّ عَلَيْه. اما اينكه انسان قرآن را در بغل بچسباند و آن را حفظ كند و احترام نمايد، «خَرَّ عَلَيْه» بر آن اطلاق نمىشود.
از اين رو، اينكه بگوييم كافر و مؤمن هر دو «خرور» دارند، اما خرور يكى از روى تعصب است و يكى از روى بصيرت، و اين آيه مىخواهد بفرمايد عبادالرحمان خرورشان از روى بصيرت است نه تعصب، شايد چندان با تعبير «لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها» سازگار نباشد. بلى، همانگونه كه گفتيم، اگر فرموده بود «لَمْ يُكِبُّوا عَلَيْها» شايد همين معنا را مىرساند، ولى تعبير آيه «لَمْ يَخِرُّوا» است.
همچنين نبايد از نظر دور داشت كه بحث اين آيه در هر چيز و هر عقيدهاى نيست تا بگوييم كفار هم نسبت به عقيده خودشان التزام دارند و به آن مىچسبند، بلكه صحبت در «آيات الهى» است. بحث اين است كه وقتى آيات الهى به عبادالرحمان تذكر داده مىشود «صُمًّا وَعُمْيانا» بر روى آن نمىافتند. از اين تعبير فهميده مىشود كه در مقابل، كسانى نيز هستند كه «صُمًّا وَعُمْيانا» روى آيات الهى مىافتند. به تعبير ديگر، بحث بر سر دو نوع افتادن روى «آيات» است، نه آنكه در يك طرف (طرف مؤمنان و عبادالرحمان) صحبتِ افتادن روى آيات مطرح باشد و در طرف ديگر (طرف غير مؤمنان و غير عبادالرحمان) بحث، افتادن روى عقايد خودشان باشد.
از اين رو، مىتوان گفت معناى آيه اين است كه عبادالرحمان كسانى هستند كه در مقابل آيات الهى با تأمل و دقت و ادب و احترام برخورد مىكنند. آنان به آيات الهى گوش جان مىسپارند و به هنگام شنيدن كلام خداوند تمام توجهشان را به آن معطوف مىدارند و به درستى در آن تأمل و تفكر مىكنند و در حالشان تأثير مىگذارد. با اين نگاه، تعبير اين آيه شبيه آن آيه مىشود كه مىفرمايد: