كه فرمود: الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُون، گفتيم كه اينگونه نيست كه اين بيان فقط درباره نمازهاى واجب روزانه باشد، بلكه هر نمازى را شامل مىشود. اكنون در اينجا نيز كه مىفرمايد: الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُون، قدر متيقن و فرد اعلاى اين امر، مداومت بر نمازهاى واجب است؛ كه شرط فلاح و رستگارى اين است كه انسان بر نمازهاى واجب خود مداومت ورزد و از آن كم نگذارد و اين طور نباشد كه نمازش را گاهى بخواند و گاه ترك كند. اما اين مقدار، حداقلى است كه به عنوان يك تكليف واجب بايد در مورد نماز رعايت كرد، وگرنه براى اين آيه مىتوان معانىاى دقيقتر، يا لايههايى ديگر از معنا در نظر گرفت كه شامل مراتب فضيلت مىشود، هرچند به حد وجوب نرسد. براى مثال، يكى از معانىاى كه مىتوان براى اين آيه در نظر گرفت اين است كه بگوييم مقصود از مداومت بر نماز اين است كه انسان هر زمان كه فرصت پيدا مىكند مشغول نماز شود و نماز بخواند و مصداق اين شعر شاعر گردد كه: «خوشا آنان كه دائم در نمازند.»[1] البته انسان كارهاى واجب و وظايف و تكاليف ديگرى هم دارد كه بايد آنها را انجام دهد و از اين رو نمىتواند همه زندگىاش را در نماز خلاصه كند و مدام 24 ساعت نماز بخواند، اما مىتواند اينگونه باشد كه در تمامى حالات و ساعات، روحش همراه نماز باشد و غير از آن، به محض اينكه فرصتى دست دهد سراغ نماز برود و نماز بخواند.
نمونه كامل و تام اين مسأله را مىتوان در زندگى و وجود پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام) مشاهده كرد كه در اين باره در سيره آن بزرگواران مطالبى عجيب و حيرتآور نقل شده است. آن بزرگواران اينگونه بودند كه اصلا لذتشان در نماز بود و در حالى كه از كارها و مسائل و مشكلات دنيا خسته مىشدند و انواع غم و غصههاى دنيايى آنان را احاطه مىكرد، خوشى و لذت و نور چشمشان در نماز بود و با آن آرام مىشدند. اين جمله تقريباً به صورت متواتر از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه مىفرمودند:
قُرَّةُ عيْني فِي الصَّلاةِ؛[2] نور چشم من در نماز است.
[1] اين شعر مربوط به اين دوبيتى بابا طاهر است كه مىگويد:
خوشا آنان كه الله يارشان بى *** بهشت جاودان مأوايشان بى
خوشا آنان كه دائم در نمازند *** به حمد و قل هو الله كارشان بى