خلاصه آن كه، خداى متعال در پيش آوردن جنگ اهدافى دارد و يكى از آن اهداف اين است كه مؤمنان در گيرودار جنگ آزموده شوند. اين نكته كه در آيه اول آمده، در آيه بعد نيز به زبانى ديگر مورد تأكيد قرار گرفته است؛ آن جا كه مىفرمايد: وَ لِيُمَحِّصَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا. «تمحيص» كه در اين آيه مطرح شده، به معناى پيراستن از عيب و نقص است. اين پيراستن مىتواند به معناى اجتماعى باشد و مىتواند مفهوم فردى داشته باشد. تمحيص در بعد اجتماعىْ آن جا معنا پيدا مىكند كه در يك جامعه اسلامى همه افراد، كما بيش، ظواهر شرعى را رعايت كنند، ولى بسيارى از آنان مبتلا به آلودگىها و ناخالصى هايى باشند. در اين ميان، جنگ وسيله بسيار مناسبى است براى آن كه معلوم شود چه كسانى واقعاً مسلم و موحدند و در هر اوضاع و احوالى رضوان الهى را بر همه چيز مقدم مىدارند، و چه كسانى از اسلام و توحيد حقيقى بى بهره اند و روح كفر و شرك و ظلم و عصيان در اعماق نفس آنها وجود دارد. جنگ، با دقت هر چه تمام تر، صفوف عاشقان صادق را از صفوف مدعيان كاذب جدا مىكند: لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ؛ تا خداى متعال پليد را از پاك جدا سازد.
تمحيص جنبه فردى نيز دارد. ممكن است مسلمانى اصل را داشته باشد، ولى ايمان وى با برخى از نقصها و ضعف ها، مثل: لذت پرستى، راحت طلبى، تنبلى، جاه طلبى، ظلم و فساد همراه باشد. براى آن كه اين آلودگىها از روح و روان و نفس انسان پاك شود و ريشه اين وابستگىها در قلب آدمى بخشكد، بايد شرايط و اوضاع و احوالى فراهم شود كه توجه درونى فرد را به سوى ديگرى معطوف دارد. تا زمانى كه زندگى بشر روند آرام و عادى دارد و شخص از انواع نعمتها و مواهب الهى بهره مىبرد،