مى گردد كه همه اين فعل و انفعالها و تأثير و تأثرها مقدمه است براى تحقق هدفى كه از نظام خلقت منظور بوده است؛ يعنى خداى متعال پديدههاى متنوّع و مختلف را چنان نظم و سامان داده است كه در مجموع، هدف از آفرينش جهان تأمين خواهد شد.
چند آموزه كلى قرآن درباره جنگ
از ديد قرآن كريم نه تنها اصل وقوع جنگ تابع اراده الهى و مقتضاى نظام حكيمانه عالم وجود است، بلكه كيفيت و چند و چون و پى آمدها و دست آوردهاى آن نيز، تابع نظام حكيمانه حاكم بر جهان به حساب مىآيد. در اين جا ما به بعضى از اصول حاكم بر جنگ از ديدگاه قرآن اشاره مىكنيم.
1. آزادى و اختيار انسان در جنگ
خداى متعال انسان را آزاد آفريده تا از طريق اراده آزاد و اختيار خود، استكمال يابد. ويژگى متكامل شدن انسان همين است كه تنها از راه اختيار خودش حاصل مىشود. خداوند، انسان را مانند فرشته قرار نداده كه هميشه كار خوب از او سر بزند و اصلا توان و انگيزه كار بد در او نباشد. در انسان، هم انگيزه انجام كارهاى خوب وجود دارد و هم انگيزه انجام كارهاى بد، و او قادر است بر اساس اراده خود به هر يك از اين دو نوع كار مبادرت ورزد. اكنون اين انسان با چنين ساختارى و با وجود اين انگيزههاى گوناگون، اگر على رغم ميل باطنى خويش مرتكب كار بد نشد، بلكه به انجام كارهاى خوب روى آورد و انگيزه اش نيز در انجام چنين