فصل اوّل: كلّيّات 1- فقه واژه «فقه» بهمعناى رسيدن به مجهولات بهوسيله معلومات است و «تفقّه» يعنى يافتن و تخصّص پيدا كردن در يك دانش. «1» شهيد مطهّرى قدس سره در تبيين اين واژگان مىنويسد: كلمه فقه و تفقّه در قرآن كريم و احاديث، زياد به كار برده شده است، مفهوم اين كلمه در همه جا همراه با تعمّق و فهم عميق است ... در اصطلاح قرآن و سنّت، فقه، علم وسيع و عميق به معارف و دستورهاى اسلامى است و اختصاص به قسمت خاصّى ندارد، ولى تدريجاً در اصطلاح علما اين كلمه به «فقهالاحكام» اختصاص يافت. «2» فقهالاحكام يا قوانين و مقرّرات موضوعه، شامل همه احكام و مسائل عملى اسلام مىشود. يعنى فقه به معناى اصطلاحى امروز، پيرامون كلّيه فعاليتهاى فردى و اجتماعى همه مسلمانان نظر دارد و هر مسلمانى- اعم از مجتهد يا مقلّد- بايد همه امور زندگى خويش را با فقه اسلامى هماهنگ كند تا از چارچوب تكليف و عمل به وظيفه الهى خارج نگردد. «3» 2- مديريت در سالهاى اخير، پيرامون «مديريت» بحثهاى فراوانى شده و كتابهاى متعدّدى تدوين يافته، همچنين تعاريف گوناگونى درباره آن ارائه شده است؛ مانند: