مىآيد بينش و دريافت همه بشريت پرسشگر از محسوسات جهانى است كه منحصرا به شيوه عقلگرايانه بدان نگريسته شده است. او به جهانى گمشده دست يافته بود كه قرآن مجيد اين دستيابى را با «يقين» و «ايمان» تعبير مىكند.
نه به تقريب كه به تحقيق مىتوان گفت به رمز و راز نقش جانشينى انسان و مقوله خليفة الارضى بشر پى برده بود.
مجموعه زندگى مرحوم شيخ مهدى كجورى نشان مىدهد كه هرگز استاتيك و راكد نبوده و هرچند به جستجوى يك جهان آرمانى انديشه داشته امّا همواره اصل عملگرائى را به فراموشى نگرفته است.
آن مرحوم از طريق آثار و نوشتار خويش به يك تمركز نيروى درونى و معنوى نائل شده بود، كه مآلا پيوندى تفكيكناپذير با پروردگار و روح منظم جهانى در پى داشت.
توجيهگر قلاده و بندگى فكرى نبود و لذا كلامش نيز همچون زندگى پربارش آزاد و پويهاى است. و در يك كلام جهانبينى صحيح وى تاريخ حيات اوست. رحمت حق به روانش باد.
شايد كلام و نوشتار همچو منى كه از اعقاب سوم آن مرد انديشه و عمل هستم گزافه و مبالغهآميز جلوه كند امّا آنچه كه پيش روست قولى است كه جملگى برآنند و كار اساسى حقير ايجاد حد اكثر اختصار از وجوه امتيازات آن انسان متعالى بوده است.
لازم و ضرورى مىدانم كه از جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى محمد بركت كه مسئوليت سرپرستى گروه تحقيق و تنظيم و نشر آثار مرحوم حاج شيخ مهدى كجورى را تقبل فرموده و با همه سختى و مشكلاتى كه طبعا در اين قبيل موارد وجود دارد به شيوهاى استوار و برگشتناپذير اين راه و كار را تداوم بخشيدهاند، صميمانه و به گونهاى قدرشناسانه تشكر و سپاسگزارى نمايم.
اگر از جنابان آقايان ناصر و دكتر محمد على كجورى كه خود نيز از اعقاب آن مرحوم هستند و حمايت و ياريهاى اثرگذارشان باعث سامان يافتن اين كار شده است سخنى نگويم بىگمان پيشگفتار را ناتمام گذاشته و همينجا با اغتنام فرصت از اين دو عزيز و ديگر اعقاب شيخ تشكر مىنمايم. اجرشان مأجور و اوقاتشان مسرور باد.