اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 551
اين نيرو (حياتى) به جهت فقدان اراده و شعور
[1] در صدور كنشهاى خود، به نيروى طبيعى مشابهت دارد، و از جهت تنوّع [2] كنشها به نيروى نفسانى مشابهت دارد،
زيرا نيروى حياتى دو حركت انقباض و انبساط را با هم ايجاد مىنمايد و دو حركت
متضاد را به وجود مىآورد، جز اين كه [3] گذشتگان (از فلاسفه) هرگاه به نفس زمينى اطلاق نفس كردهاند، مرحله
كمالى جسم طبيعىِ [4] ابزارى
[5] را قصد كردهاند، و مبدئيت هر نيرويى را كه حركتها و كنشهاى
متفاوت از خود آن نيرو صادر مىگردد اراده نمودهاند، در نتيجه اين نيرو (حيوانى)
بنابر نظريه گذشتگان (از فلاسفه) نيروى نفسانى (منسوب به نفس) [6] تلقى مىشود، چنانچه نيروى طبيعى
مذكور نيز نزد ايشان نيروى نفسانى ناميده مىشود.
اما اگر از كلمه نفس اين معنا (مبدئيت هر نيرويى ...) اراده نشود،
بلكه نيرويى كه مبدئيت ادراك و حركت كه ناشى از ادراك خاص به سبب اراده خاص باشد
قصد گردد و از طبيعت نيز نيرويى كه كنشى در جسم آن صادر گردد بر خلاف اين صورت
(بدون
[1] در حالت خواب و غفلت نيز كنشهاى حياتى صادر مىگردد.
[2] در نسخه بولاق «لتعيّن افعالها» دارد كه نادرست و مغاير
عبارات بعدى مىباشد لذا از نسخه تهران و آملى (لتفنّن افعالها) استفاده شد.
[3] استثنا در عبارت از كلام تقديرى است، پس تقدير در عبارت چنين
است: به هر نيرويى از نيروهاى ياد شده نزد طبيبان نفس گفته مىشود ليكن نفس نزد
فلاسفه يا فلكى است و يا زمينى و نفس زمينى يا نباتى يا حيوانى و يا انسانى است،
لذا وقتى به نفوس زمينى نفس مىگويند مقصود كمال اوليه براى جسم طبيعى آلى
مىباشد.
[4] » جسم طبيعى» زيرا به كمال جسم صنعتى نفس اطلاق نمىشود.
[5] جسم آلى (ابزارى) جسمى كه صورت نوعى عنصرى نبوده و داراى
ابزارى است كه توسط آنها كمالات ثانوى مانند تغذيه، رشد، ادراك و حركت را به دست
مىآورد.