اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 497
2. محل خروج زوج دوم بين مهره اول و مهره دوم گردن مىباشد؛ يعنى
سوراخى كه پيشتر در مبحث استخوانها درباره آن سخن گفته شد، بيشتر رشتههاى آن،
حس بساوايى را به سر مىرساند بدين منظور به صورت مايل بر فراز مهرهها مىرود و
به سوى بخش قدامى آن خم مىگردد و روى غشاى خارجى از دو گوش گسترده مىگردد و
نارسايى زوج اول در گسترده شدن و عصب رسانى كامل در اعضاى پيش رو را كه به دليل
كوچكى و كوتاهى آن بود، جبران مىنمايد، باقى مانده اين زوج به ماهيچههاى پشت
گردن و ماهيچه پهن آن مىرود و به آنها نيروى حركت مىبخشد.
3. رويشگاه و محل خروج زوج سوم از سوراخ بين مهره دوم و سوم مىباشد
و هر فرد آن به دو شاخه فرعى (خلفى و قدامى) منشعب مىگردد، رشتههايى از يك شاخه
(خلفى) آن در عمق ماهيچهاى [1] كه آنجا قرار دارد پراكنده مىگردد، بويژه ماهيچه برگرداننده سر با
گردن سپس به سوى خار مهرهها بالا مىرود آن گاه كه در برابر آن قرار گرفت به
ريشههاى آن مىچسبد، سپس به سوى سر آنها بالا مىرود و با رباطهاى (باريك) غشايى
كه از اين خارها روييده آميخته مىگردد، پس (از آميختن) دو شاخه عصب به سوى جهت دو
گوش خم مىگردند و در غير آدمى [2] به دو گوش منتهى مىگردند و ماهيچههاى آن دو را حركت مىدهند.
شاخه فرعى دوم (قدامى) به سوى بخش جلوى صورت مىرود تا به ماهيچه پهن
(در گونه) مىرسد، در ابتداى بالا رفتن به دور آن رگها و ماهيچههايى مىپيچند تا
از آن حمايت كرده، باعث تقويت آن گردند، گاه در حيوانات با ماهيچههاى گيجگاهى و
گوشى نيز آميخته مىگردد، بيشترين پراكندگى اين شاخه در ماهيچههاى هر دو گونه
مىباشد.
4. محل خروج زوج چهارم [3] از سوراخ بين مهره سوم و چهارم مىباشد و مانند زوج قبلى به دو شاخه
قدامى و خلفى تقسيم مىشود، شاخه قدامى آن كوچك مىباشد، لذا
[2] مقصود حيواناتى كه داراى گوش آشكار و بلند مىباشند و با حركت
دادن آن مىتوانند صدا را از جهات مختلف بشنوند.
[3] عصب فرنيك (Phrenic nerve( عصب فرنيك يك شاخه بزرگ و بسيار مهم شبكه
گردنى است و تنها عصب حركتى ديافراگم مىباشد ... اين عصب با عبور از جلوى شريان
سابكلاوين وارد قفسه سينه مىشود. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 254)
اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 497