اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 414
باشند و علاوه بر آن سختى آنها به اندام نرم و پرده حاجز برخورد
نكرده (و باعث آسيب نشود)، بلكه جرمى معتدل در نرمى و سختى بين آنها حايل گردد.
فصل پانزدهم: تشريح استخوان جناغ
استخوان جناغ [1] از هفت استخوان تشكيل شده و به دليل فايدهاى كه در ديگر موارد
دانسته شد از استخوان يك پارچه آفريده نگرديده است و علاوه بر آن تا در انبساط
آنچه بر آن احاطه دارد از اعضاى تنفسى [2] روانتر عمل نمايد، بدين منظور از بافتى ترد
[3] و شكننده آفريده شده و براى كمك به حركت نامحسوسى كه براى خود
(جناغ) دارد، به غضروفها پيوسته اگرچه مفصلهاى آن محكم مىباشد.
استخوان جناغ به تعداد دندههاى پيوسته بدان هفت بند آفريده شده و به
پايين آن صفحهاى استخوانى پهن شبيه به غضروف پيوند خورده است كه انتهاى پايين آن
مايل به گردى است و به دليل شباهت آن به خنجر آن را استخوان خنجرى مىنامند [4] و نقش حفاظتى براى دهانه معده ايفا
مىنمايد و افزون بر آن حايل بين جناغ و اندام نرم قدامى شكم مىباشد و- چنان كه
بارها گفتيم- پيوند شايستهاى بين عضو سخت با عضو نرم برقرار مىنمايد.
فصل شانزدهم: تشريح استخوان ترقوه
ترقوه (چنبر گردن) [5] استخوانى است كه به دو طرف از بخش فوقانى جناغ پيوند خورده و با
انحناى خود (و گود شدنش) نزد فرو رفتگى گلو شكافى
[6] خالى مىگردد كه رگهاى
[5] استخوان كلاويكل (Clavicle(، استخوان دراز باريك و (S(
شكل است كه بهطور افقى قرار مىگيرد ... كلاويكل مانند بستى عمل مىنمايد كه
اندام فوقانى را از تنه دور نگه مىدارد اين استخوان، نيروى وارده به اندام فوقانى
را به اسكلت محورى انتقال مىدهد .... كلاويكل در تمام طولش، درست در زير پوست
قرار دارد، دو سوم داخلى آن به سمت جلو محدّب و يك سوم خارجى آن به سمت جلو مقعّر
است. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 30)
[6] نرسيده به گودى گلو اين شكاف غير از فرورفتگى جلو گلو (يعنى
نحر) مىباشد، در واقع موازى آن در هر جانب مىباشد.
اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 414