اسم الکتاب : شرح رسالة الطير( ابن سهلان ساوى) المؤلف : عمر بن سهلان ساوى الجزء : 1 صفحة : 46
اطمأنّنا الى الاقفاص فاطّلعت على ذات يوم من خلال الشبك فلحظت
رفقة من الطّير أخرجت رءوسها و اجنحتها عن الشرك و برزت عن اقفاصها تطيّر و فى
ارجلها بقايا الحبائل لا هى تئودها فتعصبها النّجاة. و لا بينهما فتصفوا لها
الحياة فذكرتني ما كنت أنسيته و نغّصت على ما الفته فكدت أنحلّ تأسفّا او تنل روحى
تلهّفا فنادينهم من وراء القفص. ان اقربوا
داد. پس ما دلير شديم بر سخن گفتن با او. و آن قصّه خويش پيش او
عبارت كرديم پس گفت قادر نبود بر حلّ دام مگر آن كس كه بسته باشد و من بايشان رسول
فرستم كه ايشان را تكليف كند خشنود گردانيدن شما و دور گردانيدن بدى از شما
بازگرديد شاد و بكام دل. پس ما در راه بازگشتيم با رسولان و برادران من مرا مطالبت
مىكردند كه حكايت بهاء و جلال پادشاه ما را برگو، و من وصفى موجز مىگفتم بدان
مقدار كه مىتوانستم كه او پادشاهى است كه هرگاه كه تصوّر كنى، جمال بىفتح و
كمالى بىنقص آن تمامى جز او را نباشد هر جمال و كمال حقيقى كه هست او راست و هر
نقصى كه باشد حقيقى و مجازى او، در اوست.
او را از حسن روى و از جود و سخا است او را هر كه خدمت كند سعادت
تمام بيابد و هر كه از او دور شود خاكسار شود در دنيا و آخرت. و بسيار دوستان
بودند كه قصّه من نشنيدند. مرا گفتند مگر عقلت بشوليده شده است يا نوعى امراض
سوداوى ترا رنجور كرده است. و تو نپريدهاى كه عقلت پريده است و ترا صيد كردهاند.
آدمى چگونه پرد و مرغ چگونه سخن گويد. مگر مرا بر مزاج تو مستولى شده است و بدماغ
يبوست ترا مطبوخ افتيمون بايد خورد و بگرمابه شدن و آب فاتر حوس نگاه داشتن و عادت
بايد كرد نيلوفر بوئيدن و غذا موافق خوردن و از بيدارى و بيخوابى دورى جستن كه ما
ترا در ايّام گذشته خردمند ديديم و خداى داند كه ما از جهت تو سخت رنجوريم اين و امثال
آن بسيار گويند و اين اثر كه كند و بدترين سخنى آن بود كه ضايع شود و استغاثت به
خداى تعالى است و توكل بر وى.]]
اسم الکتاب : شرح رسالة الطير( ابن سهلان ساوى) المؤلف : عمر بن سهلان ساوى الجزء : 1 صفحة : 46