responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رسائل فلسفى المؤلف : ابن سينا، عمر خيام    الجزء : 1  صفحة : 365

لازم موصوف است و از جمله عرضى است كه لازم موصوف نيست بلكه ممكن است مفارق باشد در وهم فقط يا در وهم و وجود يعنى خارج و هريك از ذاتى و عرضى منقسم شود باعتبارى و وجودى يعنى خارجى اما قسم وجودى چون توصيف جسم باسود چه سواد را حقيقتى است و وجودى زائد بر ذات اسود و اين دو قسم ظاهر است و محتاج ببرهان نيست زيرا در عقل و وهم و حس ظاهر است و اما قسم اعتبارى عرضى مانند وصف اثنين كه نصف أربعة است پس اگر نصف بودن دو از چهار امرى زائد بر ذات اثنين باشد هرآينه ذات اثنين را معانى زائده بسيارى خواهد بود در خارج و برهان بر امتناعش قائم است.

و اما قسم اعتبارى ذاتى چون وصف سواد به اينكه لون است زيرا لون وصف ذاتى است براى سواد و برهان قائم است بر اينكه لونيت صفتى زائد بر سواد و اعيان خارجيه نيست و اگر صفتى زائد بودى بايستى عرض باشد چه سواد عرضى است و چگونه ممكن است عرضى موضوع عرض ديگر باشد و اگر موضوع سواديت موضوع لونيت باشد هرآينه لونيت صفتى در موضوع سواد نزد سواد بودى و هرآينه لونيت امرى موجود در اعيان بودى كه لازم است او را از خارج ذاتش سواد باشد و اين محال است (چه لون بودن سواد عين سواد است نه آنكه لون موجودى است خارجى كه لازم دارد از خارج ذاتش سوادى را خارجى كه منضم بلون باشد) و معناى وصف اعتبارى آنست كه عقل چون معنائى را تعقل نمود تفصيل ميدهد آن معناى معقول را به تفصيلى عقلى و احوال آن معنى را در نظر مى‌گيرد و مى‌سنجد پس اگر آن معنى مصادف با بسيطى شد كه كثرتى در او از ناحيه جميع اعراضى كه موجود در اعراض است نيست لكن مى‌يابد كه او را اوصافى است ناچار حكم كند كه آن اوصاف فقط بر حسب اعتبار و تعقل اوست نه بر حسب وجود خارجى زيرا عقل محققا مى‌داند بسيطى كه موجود در خارج شده داراى اجزاء خارجيه نيست (و گر نه مركب خارجى خواهد بود و اين خلف است) و محققا مى‌داند عرضى موضوع عرض ديگر نمى‌شود و محققا مى‌داند موضوع اين عرض موضوع اين صفتى كه آن عرض بدان موصوف است نخواهد بود و اين مقدماتى است كه نزد قوم مسلم است هرچند بعضى از آنها نزد اهل حكمت مسلم نيست و شايد اين معانى در علم اعلاى إلهى كلى (إلهيات بالمعنى الاعم كه امور عامه است) مفروغ عنه باشد و از باحثين اين موضوع كسي كه متفطن باين اوصاف اعتباريه نباشد بسى گمراه است‌ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً مانند بعضى از قشريهاى خشك كه لونيت و عرضيت و وجود را از احوال ثانيه قرار داده و از اوصافى كه نه موجود است و نه معدوم شمرده و شكاكى آنان را در اين خطاى بزرگ در اعظم قضاياى اوليه بديهيه افكنده زيرا بديهى است ميان سلب و ايجاب واسطه نيست و اگر اوصاف اعتباريه را از اوصاف خارجيه تميز ميدادند در اين فتنه بزرگ نمى‌افتادند و دريافت ميكردند لونيت در اعيان خارجيه چيز موجودى ممتاز از سواديت نيست بلكه وصفى است عقلى در نفس هنگام تعقل ذات اسود و تفحص احوالش و مشاركتش با بياض.

مثلا در بعض احوال.

اسم الکتاب : رسائل فلسفى المؤلف : ابن سينا، عمر خيام    الجزء : 1  صفحة : 365
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست