اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 63
ضعيف بازمىماند و هرگاه به نور زنندهاى خيره شود، از ديدن نور ضعيف
عاجز مىشود و زمانىكه بوى تندى را استشمام كند، از استشمام بوى عادّى ناتوان
مىگردد و هرگاه دست در آب داغى فرو برد، سپس همان دست را در آب ولرمى فرو برد،
حرارت ناچيز يا متوسط آن آب را ادراك نمىكند و همينطور اگر غذاى بسيار تندى را
كه فلفل فراوانى بر آن افزودهاند يا غذاى بسيار شورى كه نمك آن بسيار فوقالعادّه
است، در دهان گذارد، از ادراك تندى يا شورى ضعيف غذاهاى ديگر ناتوان مىماند.
اينها احكامى است كه پشتوانه استقرا، بلكه تجربه دارد. اگر پشتوانه
آنها استقرا باشد، مفيد يقين نيستند؛ چرا كه بازده استقرا، بيشتر از يك ظن نيست.
البته هرچه استقرا بيشتر و به مرحله تماميّت، نزديكتر باشد، ظنّ قوىترى افاده
مىكند و هرچه دورتر باشد، مفيد ظنّى ضعيفتر است و صد البته كه استقراى تام- اگر
ممكن باشد- مفيد يقين است.
بايد توجه داشت كه اگر پشتوانه اين احكام، تجربه باشد، افاده يقين
مىكنند؛ چرا كه تجارب علمى از پشتوانه يك قياس خفى برخوردارند. علماى منطق، تجربيّات
را يكى از اقسام بديهيّات شمردهاند؛ حال آنكه فيلسوفان مسلمان تنها اوّليّات را
بديهى مىشمارند و ديگر اقسام را از مقام و مرتبه بداهت ساقط مىكنند. همين
تجربيّات هم اگر پشتوانه قياسى نداشتند، از درجه اعتبار ساقط بودند. قياسى كه به
عنوان پشتوانه استدلالى، تجربه را همراهى مىكند، چنين است كه پس از انجام چند
مورد تجربه، مىگوييم: اگر اين، اتّفاقى بود، دوام يا اكثريت نداشت. سپس با رفع
تالى، رفع مقدّم را استنتاج مىكنيم؛ براى نمونه، هرگاه با تجربه به دست آورديم كه
آبهاى مختلف در جاهاى گوناگون، درصد درجه حرارت مىجوشند، مىگوييم: اگر اين
پديده، امرى اتّفاقى بود، دوام يا اكثريت نداشت؛ لكن دوام يا اكثريت دارد. پس امر
اتّفاقى نيست.
البته اكثريت داشتن در برابر اقليت است. اگر در موارد قليلى آب در صد
درجه حرارت نجوشد، لطمهاى به استدلال ما نمىزند؛ چرا كه ممكن است در آن موارد
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 63