اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 428
اگر نتوانيم لزوم تكليف را از راه عقل نظرى اثبات كنيم و اگر توجيه
عقلانى و فلسفى تكليف را كه همان به فعليّت رسانيدن استعدادهاى وجودى انسان است،
به دست نياوريم، اصل لزوم تكليف، خدشهدار مىشود. در اينصورت، نه براى لزوم
تبشير و انذار، پايگاه محكمى خواهيم داشت و نه براى كيفر و پاداش. اينجاست كه كلّ
نظام شريعت در ديدگاه عقل نظرى متزلزل مىشود و آنچه براى ما باقى مىماند، همان
تكيهگاه نااستوار عقل عملى است. عقل عملى هنگامى استوار و محكم است كه به زيربناى
عقل نظرى متّكى باشد. شيخ الرئيس اين زيربنا را يافته و از طريق عقل نظرى به تبيين
لزوم تكليف و تخويف و تبشير و ثواب و عقاب پرداخته است. در اين صورت، خواه حسن اين
امور و قبح مقابل آنها از ديدگاه عقل عملى تصديق شود، يا نشود، عقل نظرى راه را
هموار كرده و مشكلى باقى نگذاشته است. شيخ الرئيس در ادامه سخن مىگويد:
و لعلّ فيها ما يصحّ بالبرهان بحسب بعض الفاعلين؛
ممكن است در ميان مقدّمات مشهور، قضايايى باشد كه بعضى از فاعلها
بتوانند آنها را از راه برهان اثبات كنند.
ولى همه مردم نمىتوانند همه مقدّمات مشهور را از راه برهان ثابت
كنند. اين فيلسوف است كه صرفنظر از قضاياى مشهور به اثبات حقايق مىپردازد و نظام
ثواب و عقاب و تخويف و تبشير و تكليف را در حوزه عقل نظرى استحكام مىبخشد. امورى
كه از افعال واجب الوجودند، فراتر از اينند كه بر مقدّمات مشهور، مبتنى باشند. از
اينرو، شيخ الرئيس در پايان سخن مىگويد:
و إذا حقّقت الحقائق، فليلتفت إلى الواجبات دون أمثالها و أنت فقد
عرفت المقدّمات في موضعها؛
هنگامى كه حقايق مورد تحقيق واقع مىشوند، بايد به واجبات و ضروريّات
عقل نظرى توجه شود، نه به ضروريّات عقل عملى و تو در جاى خود مقدّمات را
شناختهاى.
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 428