اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 324
حق اين است كه هر تكرارى، عيب نيست؛ حتّى ممكن است مطلبى به يك
عبارت، چندينبار تكرار شود و نه تنها عيب نباشد، بلكه حسن هم باشد. شاعران
برجسته، در ترجيعبندهاى خود، بيتى را با دواعى مختلف تكرار مىكنند، ولى كسى به
آنها خرده نمىگيرد. سعدى ترجيعبند زيبايى دارد كه در آن، چند بار اين بيت را
تكرار كرده است:
بنشينم و صبر پيش گيرم
دنباله كار خويش گيرم
هاتف اصفهانى شاعر بلند پايه و كم شعرى است كه در ترجيعبند عارفانه
خويش چندبار اين بيت را آورده است:
كه يكى هست و هيچ نيست جز او
وحده لا إله إلّا هو
قرآن كه در اوج فصاحت و بلاغت است و دستهاى اديبان بزرگ و
مسندنشينان قلّه فصاحت و بلاغت، از رسيدن به بارو بر نخيل آن ناتوان و قاصر است،
مطالب بلكه آياتى مكرّر دارد؛ ولى اين تكرار، به دليل تناسبها و بهرههاى گوناگون
آن، نه تنها چيزى از عظمت آن نكاسته، بلكه به شهادت همه استادان فن، بزرگان ادب،
فصيحان و بليغان برجسته، همچنان در اوج فصاحت و بلاغت و نمونه والايى از اعجاز
است. تنها در سوره مباركه الرحمن آيه شريفه
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ* سىويك بار تكرار
شده و هربار، خداوند با ذكر نعمتى از نعمتهاى بىكران خود، با آيه مزبور از جنّ و
انس اعتراف گرفته و راه تكذيب را بر روى آنها بسته است.
به نظر شارح ديگر اشارات (خواجه طوسى) جايگاه اصلى بحث عنايت، همين
جاست [1] دليل آن هم روشن است. شيخ الرئيس طى
نه فصل گذشته درباره علم واجب بحث كرده و سرانجام به اينجا رسيده است كه علم او
به جزئيّات متغيّر تعلّق