اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 302
يعنى اگر يكى از آنها بالقوّه است، ديگرى نيز بالقوّه است و اگر يكى
از آنها بالفعل است، ديگرى نيز بالفعل است و اگر يكى از آنها موجود است، ديگرى نيز
موجود است و اگر يكى از آنها معدوم است، ديگرى نيز معدوم است. كسىكه بالقوّه پدر
است، فرزندش هم بالقوّه فرزند است و كسىكه بالفعل پدر است، فرزندش هم بالفعل
فرزند است. پدرى كه بالقوّه يا بالفعل موجود است، فرزندش هم بالقوّه يا بالفعل،
موجود است و پدرى كه بالقوّه يا بالفعل موجود نيست، فرزندش هم بالقوّه يا بالفعل
موجود نيست. البته بايد علاوه بر تكافؤ در وجود و عدم و قوّه و فعل، تكافؤ در عموم
و خصوص را هم بر آن افزود.
در باب تقدّم و تأخّر اجزاى زمان از سوى امام فخر رازى اشكالى مطرح
شده و خواجه پاسخى داده كه در شرح نمط پنجم به تفصيل بيان شده است. [1] اشكال اين است كه در اجزاى متقدّم و
متأخّر زمان، تكافؤ نيست. هرگاه جزء متقدّم موجود است، جزء متأخّر معدوم است و
هرگاه جزء متأخّر، موجود است، جزء متقدّم، معدوم است. خواجه در پاسخ آن به تكافؤ
عقلى بسنده كرده است؛ ولى صدر المتألّهين تكافؤ عقلى را كافى ندانسته و به گونهاى
تلاش كرده است كه تكافؤ را خارجى تلقّى كند.
[2]
به نظر وى در امور تدريجّى الحصول، تدرّج عين معيّت و معيّت، عين
تدرّج است. شبيه اينكه درباره وحدت و كثرت وجود گفته مىشود: كثرت در عين وحدت و
وحدت در عين كثرت.
بنابراين، فرق است ميان امور قارّ و امور غير قارّ يا تدريجى. در قسم
اوّل، متضايفين هر دو با هم قارّ مىباشند و تكافؤ آنها به همين است؛ ولى در قسم
دوم، تكافؤ و معيّت آنها به تعاقب و تدرّج آنهاست.