اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 293
شيخ الرئيس در پايان اين فصل مىگويد:
فما ليس موضوعا للتغيّر لم يجز أن يعرض له تبدّل بحسب القسم الأوّل،
و لا بحسب القسم الثّالث، و أمّا بحسب القسم الثّاني؛ فقد يجوز في إضافات بعيدة لا
تؤثّر في الذّات.
از آنجا كه از اقسام چهارگانه صفتها، تنها سه قسم را بيان كرده است
و قسم چهارم را كه صفت اضافى محض است، بيان نكرده، مىفرمايد:
هرچه موضوع تغيّر نيست، تبدّل به حسب قسم اوّل را نمىپذيرد.
مقصود او از قسم اوّل، همان صفت حقيقى محضى است كه بدون تبدّل و
تغيّر موضوع، تغيير مىكند؛ مانند سياهى يا سفيدى كه هر يك با بقاى موصوف، قابل
تبدّل به ديگرى است. چنين صفتى براى خداوند، محال است؛ ولى صفتى مانند حيات كه با
بقاى موضوع، متبدّل و متغيّر نيست، براى خداوند، ممتنع نيست. همچنين، چيزىكه
موضوع تغيّر نيست، صفتهاى حقيقى مضافى را كه با تبدّل متعلّق و اضافه، متبدّل
مىشود، نمىپذيرد. مقصود او از قسم سوم، همين است و آنرا به علم، مثال زد. البته
بنابراين كه صفت حقيقى مضاف، با تبدّل مضافاليه و اضافه، متبدّل باشد، فرمايش او
درست است. يعنى اشكال كبروى بر وى وارد نيست. اگر اشكالى وارد باشد، به لحاظ مثال
است. ممكن است كسى بگويد: به چه دليل اگر متعلّق علم، متغيّر باشد، داشتن چنين
صفتى بر خداوند محال است؟
البته اين فرمايش شيخ الرئيس هر چند موهم اين است كه مىخواهد از
خداوند متعال، سلب علم كند؛ ولى با توجه به بيانات ديگر وى معلوم است كه او تنها
منكر علم خداوند نيست؛ بلكه علم را به گونهاى كه در معرض تغيّر و تبدّل نباشد،
اثبات و قبول كرده است.
در حقيقت، او علم را به گونهاى تبيين كرده است كه به جزئيّات تعلّق
نمىگيرد، تا به تبدّل جزئيّات متبدل شود؛ بلكه همانگونه كه متعلّق قدرت، مقدور
كلى است،
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 293