responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 257

خارج از ذاتند و صفت‌هاى سلبى، به سلب نقص بازمى‌گردند و سلب نقص، همان كمال و كمال، عين ذات است. بنابراين، كثرت صفت‌هاى اضافى و صفت‌هاى سلبى، به بسيط بودن ذات لطمه نمى‌زنند.

شيخ الرئيس از دو قسم مزبور، فراتر رفته و صفت غير اضافى را- كه همان حقيقى است- اضافه كرده است؛ چراكه صورت‌هاى علمى، صفت حقيقى واجب الوجودند و اين، همان چيزى است كه با رأى مشهور فيلسوفان منافات دارد. آنها صفت‌هاى حقيقى زايد بر ذات را نفى كرده و شيخ الرئيس- دست‌كم در باب علم به ماسوا- صفت‌هاى حقيقى زايد بر ذات را پذيرفته است. به همين جهت است كه فخر رازى هم، در اين‌جا بر شيخ الرئيس و ديگر فيلسوفان يورش آورده و گفته است:

فظهر أنّ الفلاسفة لا يمكنهم ادّعاء تنزيه اللّه- تعالى- عن الصفات الحقيقيّة؛ [1]

آشكار شد كه (با توجه به توضيحات پيش) فيلسوفان را ممكن نيست كه ادّعاى تنزيه خداوند از صفت‌هاى حقيقى كنند.

خواجه هم اين اشكال را از امام فخر رازى نقل كرده و ورود اشكال را تأييد كرده است. [2]

حق اين است كه اشكالى بر شيخ الرئيس- از اين لحاظ- وارد نيست. صفت‌هاى حقيقى اگر عارض بر ذات و داخل در ذات باشند، مستلزم تركيب و عدم بساطتند.

شيخ الرئيس صورت‌هاى معقول را پس از مرتبه ذات و از لوازم متأخّر از ذات مى‌داند.

اين‌جا اتّصاف، به معناى مصطلح نيست. اتّصاف در معناى مصطلح به معناى عروض صفت بر ذات است؛ مانند اتّصاف جسم به بياض و اتّصاف زيد به كتابت؛ ولى در اين جا اتّصاف به معناى استلزام است؛ مثلا هرگاه مى‌گوييم: عدد چهار زوج است، به معناى حلول زوجيّت در عدد چهار نيست؛ بلكه به معناى اين است كه زوجيّت،


[1] . شرحى الاشارات، ج 2، ص 71.

[2] . همان، ص 72.

اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 257
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست