اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 246
ادراك حضورى باشد و چه ادراك حصولى و نيز چه اين ادراك حصولى، حسى يا
خيالى، وهمى و يا عقلى باشد. رسيدن به هيچ مرتبهاى از مرتبههاى فعليّت، بدون كمك
عقلى از عقول مجرّد، ممكن نيست.
ادراكهاى حصولى نفوس همچون نقشهايى است كه بر لوحها مرتسم مىشود
و به همين جهت شيخ الرئيس آنها را به نقش، رسم يا رشم، تشبيه كرده است. او
مىگويد:
و بعدهما الإدراكات النّفسانيّة التي هي نقش و رسم عن طبائع عقليّ،
متبدّد المبادىء و المناسب؛
پس از ادراك واجب الوجود و عقول، ادراكهاى نفسانى است كه نقش و رسمى
از طبايع عقلى است و از مبادى و مناسبات پراكندهاى برخوردارند.
در مورد ادراكهاى عقلى نفوس بايد توجه داشت كه از نظر مشّاييان
انطباع صورتهاى عقلى در نفوس به واسطه اتّصال آنها به عقل فعّال است؛ آن هم به
اندازه استعدادهاى آنها و نه بيشتر.
شيخ الرئيس ادراكهاى نفوس را از نظر مبادى و مناسبات گوناگون دانسته
است.
چرا؟
مبدأ ادراكهاى حسى، احساس و مبدأ ادراكهاى خيالى، تخيّل و مبدأ
ادراكهاى وهمى، توهّم و مبدأ ادراكهاى عقلى، تعقّل است.
از سوى ديگر، ادراكهاى عقلى، بديهى يا استدلالى است. استدلال يا از
علت به معلول، يا از معلول به علت، يا از يك لازم به لازم ديگرى است.
قسم اوّل را «لمّي» و قسم دوم را «إنّي» و قسم سوم را برخى «إنّي
مفيد يقين» و برخى «شبه اللّم» و برخى «لمّي» ناميدهاند. تعبير اوّل از علّامه
طباطبائى [1] و تعبير دوم