responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 22

فصل نهم‌

در اين فصل به ابطال اتحاد نفس با عقل فعّال پرداخته است؛ چرا كه اتحاد عاقل و معقول، نه تنها مستلزم اتحاد معقول‌ها، بلكه مستلزم اتحاد عاقل‌ها نيز هست. اگر نفس با عقل فعّال، متّحد شود يا بايد به تمام صورت‌هاى عقلى او نايل آيد، يا بايد به تجزيه عقل فعّال، ملتزم شويم (اللّازم بكلا شقّيه باطل).

فصل دهم‌

در اين فصل به گزارشى درباره فرفوريوس مشّايى و كتابى كه او درباره اتحاد عاقل و معقول نگاشته، مى‌پردازد و كتابش را «حشف» يعنى خرماى گنديده يا پستان حيوانى كه كاملا خشكيده، مى‌نامد. سپس گزارش مى‌دهد كه يكى از معاصرانش در ردّ او كتابى نوشت و او به مطالبى كه از اصل كتاب «أسقط» و بى‌اعتبارتر بود، وى را پاسخ داد.

فصل يازدهم‌

در اين فصل، به ابطال اتحاد دو شى‌ء به نحو كلى پرداخته، چه آن دو شى‌ء، عاقل و معقول يا معقول‌ها يا عاقل‌ها يا غير از آنها باشند.

اين‌كه شى‌ء، شى‌ء ديگرى شود يا بايد به نحو استحاله باشد يا به نحو تركيب؛ اما اين‌كه شى‌ء به نحو اتحاد، شى‌ء ديگرى شود، محال و ممتنع است. استحاله‌ [1] اين است كه- مثلا- جسمى كه سفيد نيست، سفيد شود و تركيب اين است كه- مثلا- اكسيژن با


[1] . شيخ الرئيس در الهيّات شفا استحاله را در برابر استكمالى و به معناى كون و فساد و در اين‌جا به همان معناى استكمال به كار برده است (مقاله هشتم، فصل اوّل).

اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 22
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست