responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 195

مى‌كنند، منظورشان ابطال اتحاد ماهوى است، نه ابطال اتحاد وجودى؛ وگرنه چرا شيخ الرئيس در مبدأ و معاد به اثبات آن و در شفا، اشارات و نجات، به ابطال آن پرداخته است؟ هم‌چنين ممكن است شيخ اشراق را هم در مورد معقول‌ها بلكه محسوس‌ها از صف قائلان به ارتسام خارج كنيم و بگوييم: او براى نفس در مورد آنها قائل به شهود است، نه ارتسام. البته صدر المتألّهين هم به نحوه‌اى از شهود، قائل شده است. او درباره ادراك كلّيّات يا صورت‌هاى معقول در مباحث وجود ذهنى مى‌گويد:

و كيفيّة إدراك النّفس إيّاها أنّ تلك الصّور النقيّة لغاية شرفها، و بعدها من إقليم النّفس المتعلّقة بالأجرام لم يتيسّر للنّفس أن يشاهدها مشاهدة تامّة نوريّة، ويراها رؤية كاملة عقليّة، لالحجاب بينهما أو منع من جهتها، بل لقصور النّفس، و عجزها، و ضعف إدراكها؛ [1]

كيفيّت ادراك نفس نسبت به صورت‌هاى معقول اين است كه آن صورت‌هاى پاكيزه به سبب غايت شرف و به دليل دور بودن از اقليم نفس وابسته به اجرام، ممكن نيست كه به مشاهده تام نورى و رؤيت كامل عقلى درآيند و اين نه براى حجابى ميان آنها يا منعى از جانب آن صورت‌هاست؛ بلكه به دليل قصور، عجز و ضعف ادراك نفس است.

او تصريح كرده است كه نفس نسبت به صورت‌هاى حسى و خيالى، بيشتر به فاعل مخترع شبيه است، تا چيزهاى ديگر. [2]

اما بايد توجه داشت كه نه اختراع مانع ارتسام است، نه شهود. ارتسام نيازمند مبنا و ملاك است. به چه مبنا يا ملاكى، نفس در معرض ارتسام قرار مى‌گيرد؟

اگر صورت‌هاى حسى يا خيالى را اختراع نكند، چگونه در نزد او مرتسم مى‌شوند؟ تنها ممكن است اشكال شود كه اختراع و ارتسام، مستلزم اتحاد فاعل و


[1] . الشواهد الربوبيّه، تصحيح سيّد جلال الدين آشتيانى، ص 32.

[2] . ر. ك: همان.

اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 195
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست