اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 192
نقدى بر نظريّه شيخ الرئيس
خواننده گرامى بايد خود در اينباره بينديشد كه آيا اتحاد و ارتسام،
به گونهاىاند كه اثبات يكى مستلزم نفى ديگرى باشد؟ آيا لازمه نفى اتحاد، اثبات
ارتسام و يا لازمه نفى ارتسام اثبات اتحاد است؟
در قضاياى منفصله حقيقيّه، نفى و اثبات هر كدام از دو ركن آن، مستلزم
اثبات يا نفى ديگرى است؟
آيا مىتوانيم با ساختن يك قضيّه شرطيّه منفصله حقيقيّه، بگوييم:
صورتهاى معقول يا با عاقل خويش اتحاد دارند يا در آنها مرتسم مىشوند؟ اگر اين
قضيّه واقعا يك قضيّه شرطيّه منفصله حقيقيّه باشد، مىتوانيم از آن يك قياس شرطى
انفصالى بسازيم كه از وضع يا رفع هر يك از مقدّم و تالى، رفع يا وضع ديگرى استنتاج
شود؛ زيرا چنانكه عالمان منطق گفتهاند: هر قياس شرطى انفصالى كه از يك قضيّه
شرطيّه منفصله حقيقيّه ساخته شده باشد، چهار نتيجه به دنبال دارد. حال آنكه اگر
قياس مزبور، از يك قضيّه شرطيّه منفصله مانعة الجمع يا مانعة الخلو ساخته شده
باشد، دو نتيجه بيشتر نخواهد داشت.
بايد به محضر شيخ الرئيس عرض كرد: شما چرا مىگوييد:
فيظهر لك من هذا أنّ كلّ ما يعقل فإنّه ذات موجودة يتقرّر فيها
الجلايا العقليّة تقرّر شيء في شيء آخر.
از كجا روشن شده است كه تقابل اتحاد و ارتسام همانند تقابل زوج و فرد
در عدد است كه نه با هم قابل جمعند و نه با هم قابل رفعند؟
از كجا كه تقابل آنها، همچون تقابل «خندان» و «گريان» در قضيّه
«انسان يا گريان است يا خندان» نباشد كه با هم قابل جمع نيستند؛ ولى با هم قابل
رفعند؟ ممكن است كسى بگويد: در مورد ادراكهاى قوّه عقلى نه اتحاد درست است و نه
ارتسام.
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 192