اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 181
از تركيب حقيقى اجزا، يك واحد حقيقى پديد مىآيد و از تركيب
غيرحقيقى، يك واحد غيرحقيقى ظهور مىكند.
در واحد غيرحقيقى، بايد ديد مناط وحدت چيست؟ به ملاحظه مناط وحدت است
كه فلاسفه، واحد غيرحقيقى را به واحد بالجنس، بالنوع و بالعرض و نيز واحد بالعرض
را با توجّه به اقسام نهگانه اعراض به اقسامى منقسم دانستهاند.
وحدت انواع حيوانى، وحدت بالجنس و وحدت افراد انسانى، وحدت بالنوع و
وحدت گچ و پنبه، بالكيف و وحدت دو طول مساوى، بالكمّ است و همينطور.
وحدت افراد يك حزب به اعتبار مرام نامه حزبى و وحدت يك ملّت، به
اعتبار مرزهاى جغرافيايى و زبان و آدابورسوم و وحدت امّت اسلامى به اعتبار اصول
اعتقادى اسلام است.
اگر گفته شود كه در صورت تركيب اعتبارى آحاد و افراد و اجزا، اتحاد
آنها اتحاد مجازى است و عقل فلسفى در اين مورد، حقيقت وحدت را در آن چيزى مىبيند
كه مناط وحدت است و به نحو مجاز، به آحاد و اجزا مىگويد، سخن گزاف و نامعقولى
نيست. اينجا كثرت بر وحدت غلبه دارد. تنها يك وجه اشتراك، سبب مىشود كه يك وحدت
غير حقيقى در ميان افراد پديد آيد. مولوى داستانى نقل كرده است كه شاهدى زيبا بر
اين مدّعاست:
اما آيا در تركيب حقيقى كه اجزا به واسطه كسر و انكسار و جذب و
انجذاب در يكديگر فانى مىشوند و از خود خاصيّت جديدى بروز و ظهور مىدهند،
مىتوان گفت: اتحاد حقيقى و حقيقت اتحاد صورت گرفته است؟